حقیقت مرگ در قرآن کریم - آیت الله محمدرضا نکونام
طبیعت و ناسوت دارای زندگی و حیات است. حیات در تمامی پدیدههای ناسوتی سریان دارد. چیستی حیات، هنوز که هنوز است ناشناخته میباشد. در اسمای پروردگار این «حی» است که بعد از «سلام» پیش از تمامی اسما قرار دارد و ام و امام آنها شناخته میشود. هر چیزی که وجود یا نمود دارد، دارای حیات است و حیات، ظهور وجود و پدیدههای هستی است، بلکه حیات همان وجود است. حیات یک پدیده همان جهت ربّی و نحوهٔ ظهور اوست. بر این اساس، چگونگی حیات که هنوز برای علم تجربی ناشناخته مانده است، بدون توجه به جهت ربی پدیدهها و بدون حقتعالی معنا نمییابد.
روح، حقیقتی تعینی است که به شراشر بدن تعلق دارد. آدمی چنین نیست که ناگاه بمیرد؛ بلکه مرگ هر انسانی تدریجی است و همانند چراغی پیهسوز میماند که سوخت آن آرام آرام تمام میشود. انسان از همان لحظهای که به دنیا میآید در سرازیری مرگ است و هر لحظه به قبر نزدیکتر میشود. او به دنیا میآید تا بمیرد و از این سرا به سرای دیگر پا نهد.
علت مرگ؛ یا فراموشی تنفس است یا بیحوصلگی و خستگی از تنفس. هنگامی که شخصی چشمان خود را بست و حرکتی ننمود، ولی تنفس دارد، ما او را خوابیده میپنداریم، در حالی که در بسیاری از موارد، وی خود را به خواب زده و فیلم خواب را بازی میکند، چون میبیند شما به او نگاه میکنید، او خوابیده و چشمان خود را بسته است.کسی که مرگ او را فرا گرفته است چه حالتی دارد و چگونه زیستی برای اوست؟ کسی که میمیرد چنین نیست که تنفس نداشته باشد، غذا نخورد و حرکت نکند؛ گرچه ما آن را نمیبینیم. مرده حتی معاشقه، معانقه و حب و بغض دارد، اما درک آن آسان نیست و وسایل آزمایشگاهی امروز به درک آن نمیرسد و آزمایشگاه خاص خود را میطلبد تا بتوان این مطلب را ثابت نمود. هر کاری که انسان زنده انجام میدهد، مرده نیز از عهدهٔ انجام آن بر میآید.
منبع: وبسایت آثار و اندیشه ها
آیت الله العظمی محمدرضا نکونام
روح، حقیقتی تعینی است که به شراشر بدن تعلق دارد. آدمی چنین نیست که ناگاه بمیرد؛ بلکه مرگ هر انسانی تدریجی است و همانند چراغی پیهسوز میماند که سوخت آن آرام آرام تمام میشود. انسان از همان لحظهای که به دنیا میآید در سرازیری مرگ است و هر لحظه به قبر نزدیکتر میشود. او به دنیا میآید تا بمیرد و از این سرا به سرای دیگر پا نهد.
علت مرگ؛ یا فراموشی تنفس است یا بیحوصلگی و خستگی از تنفس. هنگامی که شخصی چشمان خود را بست و حرکتی ننمود، ولی تنفس دارد، ما او را خوابیده میپنداریم، در حالی که در بسیاری از موارد، وی خود را به خواب زده و فیلم خواب را بازی میکند، چون میبیند شما به او نگاه میکنید، او خوابیده و چشمان خود را بسته است.کسی که مرگ او را فرا گرفته است چه حالتی دارد و چگونه زیستی برای اوست؟ کسی که میمیرد چنین نیست که تنفس نداشته باشد، غذا نخورد و حرکت نکند؛ گرچه ما آن را نمیبینیم. مرده حتی معاشقه، معانقه و حب و بغض دارد، اما درک آن آسان نیست و وسایل آزمایشگاهی امروز به درک آن نمیرسد و آزمایشگاه خاص خود را میطلبد تا بتوان این مطلب را ثابت نمود. هر کاری که انسان زنده انجام میدهد، مرده نیز از عهدهٔ انجام آن بر میآید.
منبع: وبسایت آثار و اندیشه ها
آیت الله العظمی محمدرضا نکونام
همه توضیحات ...