آبه و دختر (HD)
نظیفه: آهنگی را که من و فرحناز اجرا می کنیم، بیان یک درد تلخ در خاطره ی مادران ماست. شعر این بیت را آقای قایمی زاده سروده است و کمپوز و موسیقی آن را نصیر احمد سهرابی و عظیم رضایی تکمیل کرده اند.
فرحناز: اولین بیت شعر این آهنگ، وزن و قافیه ی به هم ریخته ای دارد. اما این بیت را قایمی زاده، دست نخورده از یک قصه ی عامیانه در میان مردم دایمیرداد ساخته است. در حکایت، دختری را از مادرش جدا کرده اند. این دختر همیشه مغموم و افسرده است. درد سنگین خود را تا سن جوانی با خود حمل می کند. درد دوری و جدایی از مادر.
نظیفه: در یک محفل عروسی دوستان این دختر با شوخی بر او فشار می آورند که باید آواز بخواند. او هم زیر فشار دوستان خود، لب باز می کند و این بیت را با سوز دل می سراید و پشت هم تکرار می کند که «دود تمباکو عجب تلخه خدا جان .... جدایی دختر از آبه چقدر سخته خداجان».
فرحناز: این حکایت، واقعیت باشد یا افسانه، تنها قصه ی تاریخ نیست. قصه ی اکنون مادران و دختران جامعه ی ما نیز هست. امیدوارم به سهم خود در روایت کردن این قصه نقشی ایفا کنیم و برای پایان دادن به این سنت زجردهنده و تلخ راهی جست و جو کنیم.
فرحناز: اولین بیت شعر این آهنگ، وزن و قافیه ی به هم ریخته ای دارد. اما این بیت را قایمی زاده، دست نخورده از یک قصه ی عامیانه در میان مردم دایمیرداد ساخته است. در حکایت، دختری را از مادرش جدا کرده اند. این دختر همیشه مغموم و افسرده است. درد سنگین خود را تا سن جوانی با خود حمل می کند. درد دوری و جدایی از مادر.
نظیفه: در یک محفل عروسی دوستان این دختر با شوخی بر او فشار می آورند که باید آواز بخواند. او هم زیر فشار دوستان خود، لب باز می کند و این بیت را با سوز دل می سراید و پشت هم تکرار می کند که «دود تمباکو عجب تلخه خدا جان .... جدایی دختر از آبه چقدر سخته خداجان».
فرحناز: این حکایت، واقعیت باشد یا افسانه، تنها قصه ی تاریخ نیست. قصه ی اکنون مادران و دختران جامعه ی ما نیز هست. امیدوارم به سهم خود در روایت کردن این قصه نقشی ایفا کنیم و برای پایان دادن به این سنت زجردهنده و تلخ راهی جست و جو کنیم.
همه توضیحات ...