صادق زیباکلام و حسین بیات؛ ایران در جستجوی عدالت و توسعه
33.2 هزار بار بازدید -
ماه قبل
-
دیدارنیوز با همکاری انجمن علمی
دیدارنیوز با همکاری انجمن علمی حقوق اساسی برگزار کرد
در جستجوی عدالت؛ ایران پس از بیش از یکصدسال هنوز در جستجوی حل معمّای توسعه
در جستجوی عدالت؛ ایران پس از بیش از یکصدسال هنوز در جستجوی حل معمّای توسعه عنوان برنامه ای است که با همکاری دیدارنیوز و انجمن علمی حقوق اساسی برگزار شد و مهمانان این برنامه دکتر صادق زیبا کلام و دکتر حسین بیات بودند.
دیدارنیوزـ گروه اجتماعی: در گفتوگویی که تحت عنوان حقوق و توسعه با بزرگان اندیشه با همکاری رسانهی خبری تحلیلی دیدار نیوز و انجمن علمی حقوق اساسی ایران آغاز کرده تلاش کردیم به موضوع چرایی عدم توسعهی پایدار در ایران علیرغم سابقهی طولانی تمنّای آن بپردازیم.
دهههای متمادیست که انسان ایرانی دریافته از غافلهی رشد و توسعه جهانی علیرغم ظرفیتهای بالا عقب مانده است پس از شکست ایران در جنگ با روسیه و تحمیل قراردادهای خسارت بار گلستان و ترکمنچای که بخشی از آن متاثر از پیشرفت تکنولوژیک و نظامی روسیه و عقب ماندگی ایران بود، ژوبر نماینده فرانسه در اردوگاه جنگی عباسمیرزا با او ملاقات کرد و نقل میکند که عباسمیرزا از سرِ درد سؤالهایی از او میپرسد.
عباسمیرزا از نماینده فرانسه میپرسد: نمیدانم این قدرتی که شما (اروپاییها) را بر ما مسلّط کرده و موجب ضعف ما و ترقی شما چیست؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطهور و بهندرت آتیه را در نظر میگیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمیکنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم. بیش از یکصد وپنجاه سال از آن تاریخ که این پرسش مطرح گردید گذشته ایران، امّا هنوز راهی برای برون رفت از معضل عقب ماندگی نیافتهاست.
ایرانیان کما بیش همه حتّی آنان که بر مصدر امر سیاسی نشستهاند میدانند که ایران عقب مانده، امّا علیرغم این آگاهی هیچگاه قادر به گشودن راهی متفاوت برای حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت پایدار نگردیدهانوبرای پاسخ بدین سئوال میتوان به هزار و یک علت فرهنگی سیاسی اقتصادی اشاره نموده یک علّت، اما برجستهتر از همهی آنهاست. تکلیف نزاع میان سنّت یا نظم قدمایی و مدرنیته یا دنیای مدرن یا جهان جدید در ایران هیچگاه به گونهای که در نتیجهی آن زمینه عبور از گذشته به آینده فراهم شد حل نگردیده است ایرانیان با انقلاب مشروطه رهایی از استبداد را جستجو کردند و با نهضت ملی شدن صنعت نفت رهایی از استعمار و البته با قیام علیه دیکتاتوری مطلقهی پهلوی به رهایی از آن دو توامان اندیشیدند. نتیجه بیش از یکصد سال تلاش مداوم، امّا جز تداوم استبداد و استعمار هر بار در قالبی دگر نبوده است.
انسان ایران میخواهد که از چنگال استبداد و استعمار رهایی یابد و به شوکت و عظمت ملی ویژه خود دست یابد، امّا تداوم نزاع میان سنّت قدمایی و البته نظم مدرن پیرامون راه حلی که متناسب امروز ایران است مانع حصول توافقی فراگیر و کارآمد گردیده است. روشنفکران عصر مشروطه راه حل تجدّد را در تلبّس به لباس غرب و گرته برداری از قوانین آن جستجو میکردند و البته مبارزه با سنّت گرایی که در اعدام شیخ فضل الله نوری متبلور شد.
پهلوی اوّل در تداوم مشی مشروطه خواهان این بار مبرای از شروط مشروطه و با مدرنیزاسیون سطحی و البته دستوری توسعه را جستجو میکرد. دکتر محمد مصدق نیز گمان میبرد با ملی کردن صنعت نفت و دسترسی به درآمدهای سرشار آن هرچند به قیمت تنش با غرب ایران را از دالان همیشه تنگ توسعه خواهد گذراند.
پهلوی دوم نیز توسعه را این بار در نزدیکی با غرب و مسدود کردن فضای سیاسی کشور و توسل به بروکراسی چاکر سالار دنبال کرد و جمهوری اسلامی توسعه را در سیاستهای مارکسیستی که پس پشت فهم سقیمی از دین پنهان گردیده بود. وجه مشترک همهی تلاشهای بیش از یکصد سال اخیر برای توسعه فهم ناکامل از معانی و مبانی توسعه و البته ضرورتهای عقلانی آن و نیز تمرکز گرایی و سیاستهای دستوری بوده که با حذف ملّت از آن سیاستگزاریها تماما ناکام مانده است.
واقعیت آن است که توسعه بر بال لیبرالیسم یعنی اومانیسم و رشنالیسم مجال ظهور و بروز یافته است. توسعه محصول تاریخ تحولات غرب بویژه از عصر روشنگری به بعد و به صورت خاص از پس از جنگ جهانی دوم است که به صورت یک گفتمان غالب و قالب شکل میگیرد و نه تنها در جهان غرب بلکه در کشورهای در حال توسعه پیگیری میشود. توسعه را میتوان همپوشان تلاشها برای دموکراتیزاسیون ساخت قدرت و ساختار اقتصادی کشور قلمداد نمود. توسعه بدون دموکراسی، بدون اقتصاد بازار، بدون خصوصی سازی، بدون کاهش حجم تصدی گری دولت و نظام پارلمانی مبتنی بر آراء آزاد مردمی و چرخش آزاد قدرت و تحزّب و بروکراسی قدرتمند و جامعه مدنی پویا مجال عرض اندام نمییابد.
توسعه متوازن سیاسی اقتصادی زمانی امکان تحقق مییابد که ساختار سیاسی شفاف، پاسخگو و معتقد به مشارکت سیاسی اقتصادی آحاد و اقشار مختلف مردم باشد و سیاستگزاری خویش را نه بر ایدئولوژی بلکه بر عقلانیت عرفی تاریخی قرار دهد که در طول زمان تکامل یافته و به بلوغ رسیده و میبایست که بدان اتکّا نمود و بر مبنای رهنمود آن عمل کرد. نظام سیاستگزاری ایران بیش از یکصد سال است که علیرغم همه تلاشها هنوز درون تاریخانهی متشکل از الیگارشی نخبگان سیاسی و بر مبنای انواع و اقسام ایدئولوژی از جمله ناسیونالیسم، لیبرالیسم ابزاری، مارکسیسم و اسلام تئوکراتیک سیاستگزاریهای کلان اتخاذ میشود یعنی به شدت درونی، دستوری، اقتدارگرا، غیر شفّاف و ایدهآلیستیست.
در جستجوی عدالت؛ ایران پس از بیش از یکصدسال هنوز در جستجوی حل معمّای توسعه
در جستجوی عدالت؛ ایران پس از بیش از یکصدسال هنوز در جستجوی حل معمّای توسعه عنوان برنامه ای است که با همکاری دیدارنیوز و انجمن علمی حقوق اساسی برگزار شد و مهمانان این برنامه دکتر صادق زیبا کلام و دکتر حسین بیات بودند.
دیدارنیوزـ گروه اجتماعی: در گفتوگویی که تحت عنوان حقوق و توسعه با بزرگان اندیشه با همکاری رسانهی خبری تحلیلی دیدار نیوز و انجمن علمی حقوق اساسی ایران آغاز کرده تلاش کردیم به موضوع چرایی عدم توسعهی پایدار در ایران علیرغم سابقهی طولانی تمنّای آن بپردازیم.
دهههای متمادیست که انسان ایرانی دریافته از غافلهی رشد و توسعه جهانی علیرغم ظرفیتهای بالا عقب مانده است پس از شکست ایران در جنگ با روسیه و تحمیل قراردادهای خسارت بار گلستان و ترکمنچای که بخشی از آن متاثر از پیشرفت تکنولوژیک و نظامی روسیه و عقب ماندگی ایران بود، ژوبر نماینده فرانسه در اردوگاه جنگی عباسمیرزا با او ملاقات کرد و نقل میکند که عباسمیرزا از سرِ درد سؤالهایی از او میپرسد.
عباسمیرزا از نماینده فرانسه میپرسد: نمیدانم این قدرتی که شما (اروپاییها) را بر ما مسلّط کرده و موجب ضعف ما و ترقی شما چیست؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطهور و بهندرت آتیه را در نظر میگیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمیکنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم. بیش از یکصد وپنجاه سال از آن تاریخ که این پرسش مطرح گردید گذشته ایران، امّا هنوز راهی برای برون رفت از معضل عقب ماندگی نیافتهاست.
ایرانیان کما بیش همه حتّی آنان که بر مصدر امر سیاسی نشستهاند میدانند که ایران عقب مانده، امّا علیرغم این آگاهی هیچگاه قادر به گشودن راهی متفاوت برای حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت پایدار نگردیدهانوبرای پاسخ بدین سئوال میتوان به هزار و یک علت فرهنگی سیاسی اقتصادی اشاره نموده یک علّت، اما برجستهتر از همهی آنهاست. تکلیف نزاع میان سنّت یا نظم قدمایی و مدرنیته یا دنیای مدرن یا جهان جدید در ایران هیچگاه به گونهای که در نتیجهی آن زمینه عبور از گذشته به آینده فراهم شد حل نگردیده است ایرانیان با انقلاب مشروطه رهایی از استبداد را جستجو کردند و با نهضت ملی شدن صنعت نفت رهایی از استعمار و البته با قیام علیه دیکتاتوری مطلقهی پهلوی به رهایی از آن دو توامان اندیشیدند. نتیجه بیش از یکصد سال تلاش مداوم، امّا جز تداوم استبداد و استعمار هر بار در قالبی دگر نبوده است.
انسان ایران میخواهد که از چنگال استبداد و استعمار رهایی یابد و به شوکت و عظمت ملی ویژه خود دست یابد، امّا تداوم نزاع میان سنّت قدمایی و البته نظم مدرن پیرامون راه حلی که متناسب امروز ایران است مانع حصول توافقی فراگیر و کارآمد گردیده است. روشنفکران عصر مشروطه راه حل تجدّد را در تلبّس به لباس غرب و گرته برداری از قوانین آن جستجو میکردند و البته مبارزه با سنّت گرایی که در اعدام شیخ فضل الله نوری متبلور شد.
پهلوی اوّل در تداوم مشی مشروطه خواهان این بار مبرای از شروط مشروطه و با مدرنیزاسیون سطحی و البته دستوری توسعه را جستجو میکرد. دکتر محمد مصدق نیز گمان میبرد با ملی کردن صنعت نفت و دسترسی به درآمدهای سرشار آن هرچند به قیمت تنش با غرب ایران را از دالان همیشه تنگ توسعه خواهد گذراند.
پهلوی دوم نیز توسعه را این بار در نزدیکی با غرب و مسدود کردن فضای سیاسی کشور و توسل به بروکراسی چاکر سالار دنبال کرد و جمهوری اسلامی توسعه را در سیاستهای مارکسیستی که پس پشت فهم سقیمی از دین پنهان گردیده بود. وجه مشترک همهی تلاشهای بیش از یکصد سال اخیر برای توسعه فهم ناکامل از معانی و مبانی توسعه و البته ضرورتهای عقلانی آن و نیز تمرکز گرایی و سیاستهای دستوری بوده که با حذف ملّت از آن سیاستگزاریها تماما ناکام مانده است.
واقعیت آن است که توسعه بر بال لیبرالیسم یعنی اومانیسم و رشنالیسم مجال ظهور و بروز یافته است. توسعه محصول تاریخ تحولات غرب بویژه از عصر روشنگری به بعد و به صورت خاص از پس از جنگ جهانی دوم است که به صورت یک گفتمان غالب و قالب شکل میگیرد و نه تنها در جهان غرب بلکه در کشورهای در حال توسعه پیگیری میشود. توسعه را میتوان همپوشان تلاشها برای دموکراتیزاسیون ساخت قدرت و ساختار اقتصادی کشور قلمداد نمود. توسعه بدون دموکراسی، بدون اقتصاد بازار، بدون خصوصی سازی، بدون کاهش حجم تصدی گری دولت و نظام پارلمانی مبتنی بر آراء آزاد مردمی و چرخش آزاد قدرت و تحزّب و بروکراسی قدرتمند و جامعه مدنی پویا مجال عرض اندام نمییابد.
توسعه متوازن سیاسی اقتصادی زمانی امکان تحقق مییابد که ساختار سیاسی شفاف، پاسخگو و معتقد به مشارکت سیاسی اقتصادی آحاد و اقشار مختلف مردم باشد و سیاستگزاری خویش را نه بر ایدئولوژی بلکه بر عقلانیت عرفی تاریخی قرار دهد که در طول زمان تکامل یافته و به بلوغ رسیده و میبایست که بدان اتکّا نمود و بر مبنای رهنمود آن عمل کرد. نظام سیاستگزاری ایران بیش از یکصد سال است که علیرغم همه تلاشها هنوز درون تاریخانهی متشکل از الیگارشی نخبگان سیاسی و بر مبنای انواع و اقسام ایدئولوژی از جمله ناسیونالیسم، لیبرالیسم ابزاری، مارکسیسم و اسلام تئوکراتیک سیاستگزاریهای کلان اتخاذ میشود یعنی به شدت درونی، دستوری، اقتدارگرا، غیر شفّاف و ایدهآلیستیست.
ماه قبل
در تاریخ 1403/06/20 منتشر شده
است.
33,262
بـار بازدید شده