یتیما با ظرف شیر

محمدناصر اکرمی
محمدناصر اکرمی
منتظران حجت بن الحسنیتیما با ظرف شیرساکت اند و سر به زیرغم رو شونه هاشوناشک چشماشون روی گونه هاشونناله م ...
منتظران حجت بن الحسن

یتیما با ظرف شیر
ساکت اند و سر به زیر
غم رو شونه هاشون
اشک چشماشون روی گونه هاشون
ناله می کنن از غم باباشون
علی علی یاعلی، علی علی یاعلی
اون که شب میومد تک و تنها
روی شونه اش نون و خرما
حالا فهمیدم که کی بوده
اون که شب ها با حال خسته
میومد با روی بسته
حالا فهمیدم علی بوده
علی علی یاعلی، علی علی یاعلی
علی علی یاعلی، علی علی یاعلی
تیره شده آسمون
دل همه غرقه خون
در دلِ خرابه
چشمای گرسنه به راهِ بابا
از کسی به جز او
غذا نمی خوان
بی وجودش از دنیا سیرن
برای بابا می میرن
همه سراغشو می گیرن
خرابه ها تاریک و سرده
بابا دیگه بر نمی گرده
یتیما با ظرف شیر
در خونه ی امیر
غم رو شونه هاشون
اشک چشماشون روی گونه هاشون
ناله می کنن از غم باباشون
علی علی یاعلی، علی علی یاعلی
دلم شده پر امید
شب وصالم رسید
شب شب مراده
انقدر نکن گریه دختر من
اشک شوقه تو چشمای ترِ من
فاطمه ام میاد دنبال من
خبر داره از حال من
امشب میاد به استقبال من
به انتظارش بیدارم
کنار این کوله بارم
درد دلای چندید ساله من
نورِ دل تنگ من
پسر قشنگ من
ای امید بابا
پیش من بیا تا بذارم امشب
دست تو، تو دست حسین و زینب
تا حسینو یاری کنی
براش علمداری کنی
باید که آبرو داری کنی
هر جایی باشی کنارش
که حتی با یک اشارش
خونتو بر زمین جاری کنی

علی علی یاعلی، علی علی یاعلی

همه توضیحات ...