نقشه چرچیل برای حمله به شوروی : عملیات غیر قابل تصور

Deep Podcast
Deep Podcast
حمایت اختیاری از دیپ پادکست: ...
حمایت اختیاری از دیپ پادکست:
Patreon: deeppodcastiran

Instagram: Instagram: deep.podcast
Telegram Channel: Https://www.telegram.me/deeppodcast
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
Churchill's Third World War
https://www.nationalarchives.gov.uk/e...
Operation Unthinkable: Churchill's Al...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نقشه چرچیل برای حمله به شوروی : عملیات غیر قابلِ تصور
Operation unthinkable
در روزهای پایانی جنگِ جهانی دوم، عملیاتِ غیر قابلِ تصور یا operation unthinkable  یکی از محرمانه ترین برنامه ها در تاریخ بود. از اونجاییکه کشورهای غربی هر روز نسبت به شوروی کمونیستی بیشتر احساسِ خطر میکردند، چرچیل دستور داد نقشه‌ای برای حمله قریب الوقوع به خاکِ شوروی برنامه ریزی کنند. در این ویدیو قصد داریم ببینیم این نقشه محرمانه چی بود و اگر عملی میشد چه اتفاقات
شوروی هیچوقت هم پیمانِ آمریکا یا انگلیس نبود و از همون اول هم به عنوان یک تهدید برای غرب به شمار میرفت. اما در جریانِ جنگِ جهانی دوم، شوروی با آمریکا و انگلیس متحد شد تا بتونن تهدیدِ مشترکشون یعنی آلمان نازی رو شکست بدن. خیلی ها اعتقاد دارند اگر انگلیس و آمریکا و سیستمِ اطلاعاتیِ پیشرفته غربی ها نبود، شاید شوروی هیچوقت نمیتونست در جنگ پیروز بشه. اما هر چه قدر به روزهای پایانی جنگ جهانی دوم نزدیک میشیم ، خیلی واضح میشد فهمید پایانِ جنگِ جهانی دوم اصلا به معنایِ پایانِ کلِ درگیری های جهان نبود. وقتی جنگ جهانی دوم تموم شد تازه دروازه های جدیدی به روی تنش های شرق و غرب باز شد. مهمترین دلیلِ این تنشها ، تقسیمِ قدرت در اروپا بین آمریکا و شوروی بود. استالین خیلی محکم اعلام کرد که قصد داره کنترلِ اکثرِ کشورهای شرقِ اروپا در دست بگیره. خیلی از کشورها به تازگی توسطِ ارتش سرخ آزاد شده بودند و ما بقیشونم در سال 1939 طیِ عهدنامه‌ای به اسمِ Molotov – Ribbentrop pact   به خاکِ شوروی ملحق شده بودند.
در طیِ این قرداد که قبل از جنگ جهانی دوم امضا شده بود، خاکِ بعضی از کشورهای اروپایی بینِ شوروی و آلمان تقسیم شد. جنگ که تموم شد، آلمان از بازی حذف شد و حالا شوروی هیچ شریک و رقیبی در منطقه نداشت.
غرب در ابتدای کار این ادعاهای استالین رو جدی نمیگرفت و حتی چرچیل با خیال راحت به همه گفته بود، به زودی کشورهای اروپایی انتخابات آزاد خواهند داشت و مردم، خودشون آینده کشورشون رو تعیین میکنند.
اولین نگرانی، کشورِ لهستان بود. اصلا جنگ جهانی دوم سرِ همین کشور آغاز شد. زمانیکه آلمانی ها لهستان رو اشغال کردند، فرانسه و انگلیس واردِ جنگ با آلمان نازی شدند. وقتی اشغالگرانِ آلمانی از خاکِ لهستان خارج شدند، این کشور باز هم رنگِ آزادی ندید و این بار نوبت به اشغالگرانِ شوروی بود که واردِ خاکِ لهستان بشن. حزبِ کمونیست قرار بود یک انتخابات هم در لهستان برگزار کنه. استالین در کنفرانس یالتا این قول رو به همه داد که در تمامی کشورهای آزاد شده، انتخابات برگزار خواهد کرد، اما خیلی زود مشخص شد که وعده های استالین با اقداماتش ، زمین تا آسمون فرق دارند.
شاید چیزی که زیاد در تاریخ در موردش صحبت نمیشه، حمله شوروی به ژاپن در سالِ 1945 باشه. در این حمله نیروهای شوروی پیروز شدند و بخش هایی از خاک ژاپن به کنترلِ کمونیستها در اومد. همین نبرد، مسیر رو برای شکستِ ژاپن هموار تر کرد. همه اینها نشون میداد که بعد از جنگِ جهانی دوم، شوروی چه قدر از نظرِ نظامی قوی شده بود. این رو هم باید بگیم همون زمان بین شوروی و آمریکا بر سرِ خاکِ ژاپن اختلافاتی شکل گرفته بود. تمامی این موارد، چرچیل رو بسیار به وحشت مینداخت.
چرچیل ملاقاتی با رئیسِ ستاد ارتش بریتانیا داشت و ازش درخواست کرد که یک نشستِ اضطراری برای مقابله با تهدیداتِ استالین ترتیب بدن.
در بهترین حالت، قرار بود عملیاتِ غیر قابل تصور تنها چند هفته طول بکشه. به هر حال در ماه ِ می 1945 آلمان تسلیم شده بود نیروهای شوروی در آلمان شرقی و شمالِ یوگسلاوی مستقر شده بودند. چرچیل قصد داشت با کمکِ سربازانِ انگلیسی، آمریکایی ، لهستانی، و همچنین سربازانِ آلمانی که به هر حال اونا هم ضدِ کمونیستا بودن، یک حمله غافلگیرانه به روس ها در نزدیکیِ شهرِ درسدن ترتیب بده. وقتی که اونجا پیروز شدن سریع به شمال حرکت کنند و نذارن نیروهای شوروی فرصت پاسخگویی داشته باشند.  
نقشه این بود که اگر نیروهای چرچیل با سرعتِ خوبی حرکت کنند ، استالین چاره‌ای نداره جز اینکه به جای مبارزه واردِ مذاکره بشه. به هر حال اونجا هم خاکِ شوروی نبود و نیروهای شوروی اونجا رو اشغال کرده بودند. حدالقلش این بود که لهستان آزاد میشد و اگر هم شانس یارِ کشورهای غربی بود چه بسا کلِ اروپای شرقی از دستِ کمونستها آزاد میشد.
تاریخِ این حمله فرضی رو، روزِ اولِ جولای 1945 تعیین کردند. به نظرِ میرسید بعد از شکستِ آلمانِ نازی، اروپا دوباره داره یک جنگِ دیگه رو آغاز میکنه. ولی این رو هم باید در نظر بگیریم که شوروی بعد از جنگ جهانی دوم آسیبهای زیادی دیده بود و کشورهای غربی دوست داشتند قبل از اینکه شوروی دوباره روی پاهاش واسه، کارش رو یکسره کنند.
به چرچیل به طورِ رسمی گزارش دادند که بدونِ حمایتِ همه جانبه آمریکا، انگلیس هیچ حرفی در مقابلِ اهریمنِ سرخ نخواهد داشت. منظور از اهریمنِ سرخ، ارتشِ سرخِ شوروی بود.
اما، عدمِ حضورِ آمریکایی ها ، بدترین سناریو برای چرچیل بود. کارشناسان نظامی تخمین زده بودن که تا جولای 1945، نیروهای غربی میتونن 80 گردان پیاده نظام و 23 گردان زرهی رو ، راهیِ میدون جنگ کنند. این در حالی بود که شوروی 223 گردانِ پیاده نظام و 26 گردانِ زرهی در اختیار داشت. یعنی شوروی تقریبا سه برابر از نیروهای غربی قوی تر بود. خوب این از روی زمین، که غربی ها هیچ رقم حریفِ شوروی نمیشدن. ببینیم در هوا وضعیت به چه شکل بود.

همه توضیحات ...