مرغ دریایی؛ نویسنده آنتوان چخوف | نمایش رادیویی | قسمت اول

1,045 بازدید
بیشتر
ETGintl
ETGintl
مرغ دریایی؛ نویسنده آنتوان چخوف | نمایش رادیویی | قسمت اولدرباره نمایشنامهمرغ دریایی نام یکی از نمایشنامه‌های آنتون ...
مرغ دریایی؛ نویسنده آنتوان چخوف | نمایش رادیویی | قسمت اول

درباره نمایشنامه
مرغ دریایی نام یکی از نمایشنامه‌های آنتون چخوف است
این نمایشنامه شخصی‌ترین اثر چخوف است و در عین حال نقطه عطفی در زندگی وی به‌شمار می‌رود، که قطعاً بهترین و مشهورترین نمایشنامه این داستان‌نویس چیره‌دست روس نیز هست

چخوف در این نمایشنامه افکار و دیدگاه‌های والایش دربارهٔ هنر، قریحه هنری و چیستی هنر را با صراحت و شفافیتی کم‌نظیر ابراز می‌کند. سراسر این نمایشنامه پر است از رنج و حرمان و یاس و پوچی‌های آدم‌های به تنگ آمده از یکنواختی و روزمرگی زندگی. مرغ دریایی پر است از عشق، عشق‌های ناکام و شکست خورده، عشق‌های پرملال و کهنه و عشق‌های یک جانبه و مصیبت بار. شش رابطه تو در تو و پیچیده عاشقانه بستر اصلی نمایشنامه مرغ دریایی است. شخصیت‌های مرغ دریایی به مانند اغلب شخصیت‌های چخوفی مردمانی مردد، سست‌نهاد و حقیرند، که گاه از سر بیکاری و تنها برای قابل تحمل ساختن رخوت و ملال زندگی به سادگی دل می‌بازند

اما چخوف آدم‌هایش را پس از گشت و گذاری رؤیا گونه در عالم موهومات، با حقایق تلخ و ناخوشایند زندگی رو در رو می‌سازد. این کاراکترها وقتی با حقایق زندگی آن گونه که هست آشنا می‌شوند، ضعف‌ها و حقارت‌های خود را بیش از پیش به نمایش می‌گذارند. در کنار مایه‌های عاطفی چخوف در مرغ دریایی به ستایشی با واسطه از هنر دست می‌زند و در این میانه دشواری‌های دستیابی به گوهر واقعی هنر را نیز می‌نمایاند. عرصه هنر در دیدگاه چخوف، جایگاه متوسط‌ها نیست. به همین خاطر است که علاقه‌مندان هنر و فعالیت‌های هنری در نمایشنامه مرغ دریایی، پس از برخورد با موانع صعب و بلند فعالیت سالم هنری، سرخورده و بی‌انگیزه از حرکت به سوی اهداف بلند پروازانه خود بازمی‌مانند. اوج دیدگاه چخوف دربارهٔ هنر را می‌توان در این جملات جست. «برای ما هنرمندان و نویسندگان مسئله اساسی شهرت نیست. شکوه و جلال و آنچه را من روزی در آرزویش بودم نیز نیست. مسئله اساسی قدرت تحمل است. این است که بدانیم چگونه صلیب خود را بر دوش کشیم و ایمانمان را از دست ندهیم. من ایمان دارم و کمتر رنج می‌کشم.» این جملات را به سادگی می‌توان چخول چخوف دربارۀ هنر و رسالت هنرمند دانست. جملات و عباراتی که به اقتضای الزام‌های نمایشی در قالبی شعار گونه ریخته شده و می‌تواند تکه‌ای از سوگند نامه خیالی «هنرمند» باشد. در واقع تنها هنر نیست که در این نمایشنامه مورد ستایش واقع می‌شود، بلکه روح هنرمند و رنج‌هایی که یک هنرمند برای رسیدن به‌غایت لذت از خلق یک اثر هنری متحمل می‌شود است که ارزش و شأن ستایش می‌یابد. به مانند همیشه در فضای آثار نمایشی چخوف، رنج تطهیرکننده جان و روان است. خاصه آن که این رنج‌ها روح یک هنرمند را صیقل دهد

ولی انسان داستان‌های چخوف همواره در چنبره رخوت و بی عملی اسیر شده و در خسران است. آدم‌های چخوف به قول خودش «بردگان ابتذال» اند. همه گرفتار در منجلاب کسالت، ناتوانی و اجبار و همه در حال زوال و فروپاشی. آنتون چخوف انسان نمونه عصر خود را این گونه می‌دید. ذوق، استعداد و قریحه انسانی است که در این ورطه انحطاط به هدر می‌رود. آن که در وادی هنر سیر می‌کند نیز از این انسداد و انجماد فکری بیشتر متضرر می‌شود. این جبر جهان چخوفی است. چخوف گاه چنان با شخصیت‌های داستانی و نمایشی اش ابراز همدردی و همذات پنداری می‌کند که گویی خود و زندگی خود را نگاشته‌است؛ و گاه چنان بی رحمانه شلاق تیز انتقاد را بر پیکره شخصیت‌هایش می‌کوبد که پنداری از حضور این گونه افراد در اطراف خود رنج‌های بسیار برده‌است
کسانی که گاه به رغم استعدادهای غیرقابل انکار، به واسطه بی هدفی یا گمراهی به دامان ابتذال و بی انگیزگی غلتیده‌اند

#نمایش_رادیویی
#آنتوان_چخوف
#مرغ_دریایی
#کتاب_صوتی
#رادیو_نمایش
#Anton_Chekhov

همه توضیحات ...