نجیب کشمی جدید 2018

424,892 بازدید
بیشتر
Saqi Sarfaraz
Saqi Sarfaraz
در باغ می‌خرامید آن ماه نورسیدهدامن‌کشان می رفت گلها ره چیده چیدهبا صد وقار و تمکین پس گشت دیده دیدهبر من نگاهش ...
در باغ می‌خرامید آن ماه نورسیده
دامن‌کشان می رفت گلها ره چیده چیده

با صد وقار و تمکین پس گشت دیده دیده
بر من نگاهش افتاد، چون آهوی رمیده

سر را به پیش افکند گویی مرا ندیده
رفتم به صد تمنا آن‌گه من از قفایش

با احتیاط کردم آهسته‌گک صدایش
پس دید جانب من دیدم رخ چو ماهش

چادر به روی افکند با دست پُرحنایش
رنجییده از حیا گفت ای از حیا رمیده

ای کارنازموده برگوی مدعا چیست
با کیستت تمنا، آهسته‌گک صدا چیست

بر دل چه راز داری، بر سر ترا هوا چیست
بر گیر راه خود را این شور و این نوا چیست

دهقان حسن ما را با ناز پروریده
گفتم صد آفرین باد ای ماه کشور حسن

بر باغبان قدرت خلاق داور حسن
چون تو بیافریده خورشید خاور حسن

سر تا به پا لطافت ای ماه انور حسن
از عشق چون تو ماهی دارم دل رمیده

ای پادشاه خوبان رحمی بر این گدا کن
باری اسیر خود را با لطف آشنا کن

مهمان وصل خود را یک بار مرحبا کن
بی‌چاره مستمندم درد مرا دوا کن

تا شاد گردد از تو این جان غم کشیده
شیرین تبسمی کرد آن سرو چست‌وچالاک

آمد سر تکلم گفتا که ای هوس‌ناک
دعویِ عشق کردند چون تو هزار بی‌باک

بردند در دل حرمان مانند شیره در تاک
از بوستان وصلم رفتند نا چشیده

قاسم بلندتر کن اکنون ترانۀ راز
در کوی عشق می‌باش با بلبلان هم‌آواز

در راه جان سپاری چابک سمند می تاز
بنگر چه می‌سراید آن عندلیب شیراز

سید_قاسم_پنجشیری

همه توضیحات ...