نماد تبریز را چطور خراب کردند؟ ارگی که تخریبش تمامی ندارد / ایران به روایت آثار؛ قسمت ۴۲: ارگ علیشاه
گزارش، تدوین و گویندگی: محسن ظهوری
ارگ علیشاه نماد شهر تبریز است؛ نشانهای از قدمت هنر و معماری در این خطه کهن. بنایی با بلندترین محراب جهان اسلام، به یادگار مانده از دوره ایلخانی، که به راحتی آن را نادیده گرفتند و تخریبش کردند. بخشهای مهم این محوطه تاریخی را تخریب و بهجایش این سازه جدید را ساختند.
داستان ارگ علیشاه که آن را ارگ تبریز نامیدهاند، قصه پرغصهای است. از زمان ساخت تا امروز بلاها بر سرش آمده؛ جنگها دیده و ویرانیها از سر گذرانده. از همان زمانی که ساختنش را شروع کردند، اما خرابی نیمهتمامش گذاشت؛ سال ۶۹۷ خورشیدی، وقتی «تاجالدین علیشاه» وزیر سلطان «محمد خدابنده» تصمیم گرفت تا بزرگترین محوطه مذهبی جهان اسلام را بسازد. بنایی به تقلید از طاق کسرای ساسانیان، اما بزرگتر از آن. پس معماران دست به کار ساختش شدند. شرح زیبایی این مسجد را «ابنبطوطه» جهانگرد مراکشی در سفرنامهاش داده:
«صحن آن با سنگهاي مرمر فرش گرديده و ديوارها بهوسيله كاشي پوشانده شده و جوي آبي از وسط آن ميگذرد و انواع درختان، موها و ياسمين درآن بهعمل آوردند.»
برخی ارگ تبریز را ایوان جنوبی همان مسجد میدانند. اما اینطور نیست، تاکنون نه اثری از آن صحن مرمرین در اطرافش دیده شده و نه از کاشیهایی که در وصفش گفتهاند. با کاوشهای باستانشناسی که در سال ۱۳۵۰ انجام شد، بقایای آثار و نقوش یافت شده نشان داد که مسجد علیشاه در کنار این دیواره عظیم بوده. دقیقا همانجایی که در سال ۱۳۷۶ مصلای تبریز را رویش ساختند و باعث شدند تا شواهد بهجای مانده از آن مسجد عظیم تاریخی برای همیشه از بین برود.
اما این دیوار با محراب بزرگش چیست؟ پژوهشها نشان داده که این سازه، نه بخشی از مسجد که بازمانده مجموعه بزرگ آرامگاهی است. محوطهای با مدرسه و مسجد و آرامگاه که ساختش را آغاز کردند اما با فرو ریختن سقف و مرگ علیشاه وزیر ناتمام رها شد. این واقعه را در همان دوران «حمدالله مستوفی» نقل کرده:
«خواجه تاجالدين عليشاه در شهر تبريز در خارج محله نارميان مسجد جامع بزرگي ساخته از ايوان كسري به مدائن بزرگتر، اما چون در عمارتش تعجيل كردند، فرود آمد.»
اما این تنها بلایی نیست که بر سرش آمد. وقتی اسفندماه سال ۱۰۱۹ خورشیدی، زلزله بزرگی تبریز را لرزاند، بخش زیادی از مسجد و محوطه آرامگاهی علیشاه هم به خاک افتاد. باقیماندههای این بنا هم سالها بعد جنگ با روسها را تجربه کرد؛ زمانی که عباس میرزا پسر «فتحعلیشاه»، تبریز را برای خط مقدم نبرد با ارتش روس آماده میکرد و کنار این سازه ایلخانی دیوارهایی کشید و کارگاههای ریختهگری برای ساخت سلاح ساخت. از اینجاست که این بنا ارگ نام میگیرد؛ قلعهای با توپهای آماده به جنگ رویش، برای دفاع از شهر.
ارگ علیشاه نماد شهر تبریز است؛ نشانهای از قدمت هنر و معماری در این خطه کهن. بنایی با بلندترین محراب جهان اسلام، به یادگار مانده از دوره ایلخانی، که به راحتی آن را نادیده گرفتند و تخریبش کردند. بخشهای مهم این محوطه تاریخی را تخریب و بهجایش این سازه جدید را ساختند.
داستان ارگ علیشاه که آن را ارگ تبریز نامیدهاند، قصه پرغصهای است. از زمان ساخت تا امروز بلاها بر سرش آمده؛ جنگها دیده و ویرانیها از سر گذرانده. از همان زمانی که ساختنش را شروع کردند، اما خرابی نیمهتمامش گذاشت؛ سال ۶۹۷ خورشیدی، وقتی «تاجالدین علیشاه» وزیر سلطان «محمد خدابنده» تصمیم گرفت تا بزرگترین محوطه مذهبی جهان اسلام را بسازد. بنایی به تقلید از طاق کسرای ساسانیان، اما بزرگتر از آن. پس معماران دست به کار ساختش شدند. شرح زیبایی این مسجد را «ابنبطوطه» جهانگرد مراکشی در سفرنامهاش داده:
«صحن آن با سنگهاي مرمر فرش گرديده و ديوارها بهوسيله كاشي پوشانده شده و جوي آبي از وسط آن ميگذرد و انواع درختان، موها و ياسمين درآن بهعمل آوردند.»
برخی ارگ تبریز را ایوان جنوبی همان مسجد میدانند. اما اینطور نیست، تاکنون نه اثری از آن صحن مرمرین در اطرافش دیده شده و نه از کاشیهایی که در وصفش گفتهاند. با کاوشهای باستانشناسی که در سال ۱۳۵۰ انجام شد، بقایای آثار و نقوش یافت شده نشان داد که مسجد علیشاه در کنار این دیواره عظیم بوده. دقیقا همانجایی که در سال ۱۳۷۶ مصلای تبریز را رویش ساختند و باعث شدند تا شواهد بهجای مانده از آن مسجد عظیم تاریخی برای همیشه از بین برود.
اما این دیوار با محراب بزرگش چیست؟ پژوهشها نشان داده که این سازه، نه بخشی از مسجد که بازمانده مجموعه بزرگ آرامگاهی است. محوطهای با مدرسه و مسجد و آرامگاه که ساختش را آغاز کردند اما با فرو ریختن سقف و مرگ علیشاه وزیر ناتمام رها شد. این واقعه را در همان دوران «حمدالله مستوفی» نقل کرده:
«خواجه تاجالدين عليشاه در شهر تبريز در خارج محله نارميان مسجد جامع بزرگي ساخته از ايوان كسري به مدائن بزرگتر، اما چون در عمارتش تعجيل كردند، فرود آمد.»
اما این تنها بلایی نیست که بر سرش آمد. وقتی اسفندماه سال ۱۰۱۹ خورشیدی، زلزله بزرگی تبریز را لرزاند، بخش زیادی از مسجد و محوطه آرامگاهی علیشاه هم به خاک افتاد. باقیماندههای این بنا هم سالها بعد جنگ با روسها را تجربه کرد؛ زمانی که عباس میرزا پسر «فتحعلیشاه»، تبریز را برای خط مقدم نبرد با ارتش روس آماده میکرد و کنار این سازه ایلخانی دیوارهایی کشید و کارگاههای ریختهگری برای ساخت سلاح ساخت. از اینجاست که این بنا ارگ نام میگیرد؛ قلعهای با توپهای آماده به جنگ رویش، برای دفاع از شهر.
همه توضیحات ...