فيلم خيلي هم ممنون (1351)
ليست كامل عوامل فيلم خيلي هم ممنون (1351)
گروه كارگرداني
۱- منوچهر نوذري .... كارگردان
گروه فيلمنامه
۱- منوچهر نوذري .... نويسنده
گروه بازيگران
۱- نعمت اله آغاسي آزموده .... نعمت
۲- سيمين غفاري .... ستاره
۳- طاووس ....
۴- محسن مهدوي .... كامران
۵- جهانگير فروهر .... تيمور
۶- حسين اميرفضلي ....
۷- صمد صباحي ....
۸- عشقي ....
۹- جلال رسولي ....
۱۰- كريم رسولي ....
۱۱- ذبيح اله ذبيح پور ....
گروه تهيه و توليد
۱- احمد گنجي زاده .... تهيه كننده
گروه فيلمبرداري
۱- احمد شيرازي .... فيلمبردار
۲- حسين رهبر .... دستيار فيلمبردار
۳- جعفر شريعتي .... دستيار فيلمبردار
گروه صحنه و لباس
۱- ولي اله خاكدان .... دكور
گروه موسيقي
۱- واروژ .... آهنگساز
۲- حسين واثقي .... نوازنده
۳- ناصر تبريزي .... نوازنده
۴- ناصر آهنيان .... نوازنده
۵- رضا شمسا .... شعر
۶- مسعود هوشمند .... شعر
۷- منوچهر نوذري .... شعر
۸- نعمت اله آغاسي آزموده .... خواننده
گروه صدا
۱- ميرزا گودرزي .... صدابردار
۲- واروژ .... ميكس
۳- حسين بديهي .... افكت
گروه تداركات
۱- مصطفي مظاهري .... مدير تداركات
۲- حسين اميني .... مدير تداركات
گروه لابراتوار
۱- عباسعلي حسيني .... لابراتوار
۲- ذبيح اله غلامي .... لابراتوار
۳- ذبيح اله غلامي .... چاپ
۴- عباسعلي حسيني .... چاپ
۵- پيمان .... تيتراژ
ساير عوامل
۱- هدايت درياني .... امور فني
۲- حسين بديهي .... امور فني
۳- محمود اسكويي .... امور فني
خلاصه داستان :
نعمت (نعمت الله آغاسي) خواننده ي كوچه و بازار به نازي (طاووس) علاقمند مي شود و هزينه ي مداواي مادر بيمار او را تأمين مي كند. كامران (محسن مهدوي)، رئيس كاباره اي كه آن دو در آنجا كار مي كنند، به نازي علاقه دارد و به پيشنهاد مباشرش تيمور (جهانگير فروهر) نازي را از سر راه نعمت دور مي كند و به بهانه ي اجراي برنامه به آبادان مي فرستد. او مردي (عشقي) را وادار مي كند كه دخترش ستاره (سيمين غفاري) را به كاباره بياورد و به بهانه ي اين كه دختر چند ماه ديگر، به دليل بيماري، خواهد مرد احساس نعمت را برمي انگيزد، و نعمت ستاره را در اجراي برنامه هايش به كار مي گيرد، و به تدريج براي خشنود كردن ستاره به او قول ازدواج مي دهد. كامران عكس هاي مشترك نعمت و ستاره را در روزنامه چاپ مي كند و اعلام مي كند كه آن دو قرار ازدواج گذاشته اند. نازي از سفر بازمي گردد و با اعتراض به كامران كاباره ي او را ترك مي كند و در محل ديگري مشغول كار مي شود. ستاره نيز از اين كه دست آويز اين ماجرا شده به كامران و پدرش اعتراض مي كند و موضوع را براي نعمت فاش مي كند. آن دو به دنبال نازي مي گردند و او را مي يابند.
گروه كارگرداني
۱- منوچهر نوذري .... كارگردان
گروه فيلمنامه
۱- منوچهر نوذري .... نويسنده
گروه بازيگران
۱- نعمت اله آغاسي آزموده .... نعمت
۲- سيمين غفاري .... ستاره
۳- طاووس ....
۴- محسن مهدوي .... كامران
۵- جهانگير فروهر .... تيمور
۶- حسين اميرفضلي ....
۷- صمد صباحي ....
۸- عشقي ....
۹- جلال رسولي ....
۱۰- كريم رسولي ....
۱۱- ذبيح اله ذبيح پور ....
گروه تهيه و توليد
۱- احمد گنجي زاده .... تهيه كننده
گروه فيلمبرداري
۱- احمد شيرازي .... فيلمبردار
۲- حسين رهبر .... دستيار فيلمبردار
۳- جعفر شريعتي .... دستيار فيلمبردار
گروه صحنه و لباس
۱- ولي اله خاكدان .... دكور
گروه موسيقي
۱- واروژ .... آهنگساز
۲- حسين واثقي .... نوازنده
۳- ناصر تبريزي .... نوازنده
۴- ناصر آهنيان .... نوازنده
۵- رضا شمسا .... شعر
۶- مسعود هوشمند .... شعر
۷- منوچهر نوذري .... شعر
۸- نعمت اله آغاسي آزموده .... خواننده
گروه صدا
۱- ميرزا گودرزي .... صدابردار
۲- واروژ .... ميكس
۳- حسين بديهي .... افكت
گروه تداركات
۱- مصطفي مظاهري .... مدير تداركات
۲- حسين اميني .... مدير تداركات
گروه لابراتوار
۱- عباسعلي حسيني .... لابراتوار
۲- ذبيح اله غلامي .... لابراتوار
۳- ذبيح اله غلامي .... چاپ
۴- عباسعلي حسيني .... چاپ
۵- پيمان .... تيتراژ
ساير عوامل
۱- هدايت درياني .... امور فني
۲- حسين بديهي .... امور فني
۳- محمود اسكويي .... امور فني
خلاصه داستان :
نعمت (نعمت الله آغاسي) خواننده ي كوچه و بازار به نازي (طاووس) علاقمند مي شود و هزينه ي مداواي مادر بيمار او را تأمين مي كند. كامران (محسن مهدوي)، رئيس كاباره اي كه آن دو در آنجا كار مي كنند، به نازي علاقه دارد و به پيشنهاد مباشرش تيمور (جهانگير فروهر) نازي را از سر راه نعمت دور مي كند و به بهانه ي اجراي برنامه به آبادان مي فرستد. او مردي (عشقي) را وادار مي كند كه دخترش ستاره (سيمين غفاري) را به كاباره بياورد و به بهانه ي اين كه دختر چند ماه ديگر، به دليل بيماري، خواهد مرد احساس نعمت را برمي انگيزد، و نعمت ستاره را در اجراي برنامه هايش به كار مي گيرد، و به تدريج براي خشنود كردن ستاره به او قول ازدواج مي دهد. كامران عكس هاي مشترك نعمت و ستاره را در روزنامه چاپ مي كند و اعلام مي كند كه آن دو قرار ازدواج گذاشته اند. نازي از سفر بازمي گردد و با اعتراض به كامران كاباره ي او را ترك مي كند و در محل ديگري مشغول كار مي شود. ستاره نيز از اين كه دست آويز اين ماجرا شده به كامران و پدرش اعتراض مي كند و موضوع را براي نعمت فاش مي كند. آن دو به دنبال نازي مي گردند و او را مي يابند.
همه توضیحات ...