صبح سه شنبه "صباح الثلاثاء" | الحاج مهدي رسولي
صبح روز سه شنبه من
پا شدم با دو چشم خیس
دیدم انگار توی این شهر
هیشکی عین خیالش نیست
انگار نه انگار
دیروز همینجا یکی خورد به دیوار
انگار نه انگار
دیروز یه زن رو زدن بین انظار
انگار نه انگار
دیروز یه بچه شهید شد با مسمار
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
صبح سه شنبه | الحاج مهدي رسولي
للشاعر - محسن عرب خالقي
هيئة ثار الله - زنجان
توزيع - علي أفسري
ترجمة - محمد حسين سعد
مونتاج - مهدي سعد مزرعة
[النص]
صبح روز سه شنبه من
پا شدم با دو چشم خیس
دیدم انگار توی این شهر
هیشکی عین خیالش نیست
انگار نه انگار
دیروز همینجا یکی خورد به دیوار
انگار نه انگار
دیروز یه زن رو زدن بین انظار
انگار نه انگار
دیروز یه بچه شهید شد با مسمار
دیروز، آتیش
امروز، غربت
فردا، اما، میرسه منتقم زهرا
(این الطالب بِدَمِ الزهرا۴)
.............................
من امامی غریبم که
فاطمهس تنها مأمومَم
راه خونه تا مسجد رو
میدوید یار مظلومَم
انگار نه انگار
ریختن سرش عده ای مردم آزار
انگار نه انگار
انقد زدن دستش افتاده از کار
انگار نه انگار
از ضربه چشمای یارم شده تار
بین دشمن
بین غوغا
خسته، اما، پای من وایساده بود زهرا
(این الطالب بِدَمِ الزهرا۴)
#أسفار_الغدير#ياعلي#مهدي_رسولي
----------------
تسجيلات الغدير للصوتيات و المرئيات
"أسفار الغدير"
أكثر من 30 عامًا في خدمة الإسلام المحمدي الأصيل
Facebook :
Facebook: alghadeer313
Youtube :
alghdeer313
instagram :
Instagram: alghdeer313
پا شدم با دو چشم خیس
دیدم انگار توی این شهر
هیشکی عین خیالش نیست
انگار نه انگار
دیروز همینجا یکی خورد به دیوار
انگار نه انگار
دیروز یه زن رو زدن بین انظار
انگار نه انگار
دیروز یه بچه شهید شد با مسمار
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
صبح سه شنبه | الحاج مهدي رسولي
للشاعر - محسن عرب خالقي
هيئة ثار الله - زنجان
توزيع - علي أفسري
ترجمة - محمد حسين سعد
مونتاج - مهدي سعد مزرعة
[النص]
صبح روز سه شنبه من
پا شدم با دو چشم خیس
دیدم انگار توی این شهر
هیشکی عین خیالش نیست
انگار نه انگار
دیروز همینجا یکی خورد به دیوار
انگار نه انگار
دیروز یه زن رو زدن بین انظار
انگار نه انگار
دیروز یه بچه شهید شد با مسمار
دیروز، آتیش
امروز، غربت
فردا، اما، میرسه منتقم زهرا
(این الطالب بِدَمِ الزهرا۴)
.............................
من امامی غریبم که
فاطمهس تنها مأمومَم
راه خونه تا مسجد رو
میدوید یار مظلومَم
انگار نه انگار
ریختن سرش عده ای مردم آزار
انگار نه انگار
انقد زدن دستش افتاده از کار
انگار نه انگار
از ضربه چشمای یارم شده تار
بین دشمن
بین غوغا
خسته، اما، پای من وایساده بود زهرا
(این الطالب بِدَمِ الزهرا۴)
#أسفار_الغدير#ياعلي#مهدي_رسولي
----------------
تسجيلات الغدير للصوتيات و المرئيات
"أسفار الغدير"
أكثر من 30 عامًا في خدمة الإسلام المحمدي الأصيل
Facebook :
Facebook: alghadeer313
Youtube :
alghdeer313
instagram :
Instagram: alghdeer313
همه توضیحات ...