کتاب صوتی مامان و معنی زندگی ۱ قسمت اول نوشته اروین د یالوم
مامان و معنی زندگی
اروین د یالوم
چقدر به دوستانم که مادرانی دوست داشتنی، مهربان و حمایت کننده داشتند، رشک میبردم و چقدر عجیب بود که آنها به مادرانشان وابسته نبودند نه دائم بهشان تلفن میزدند، نه به ملاقاتشان میرفتند، نه خوابشان را میدیدند و نه حتی بهشان فکر میکردند.
ولی من در طول روز بارها مجبور بودم فکر مادرم را از ذهنم برانم و حتی امروز که ده سال از مرگش میگذرد، اغلب پیش میآید که بیاختیار به سمت تلفن می روم تا با او تماس بگیرم. اوه همه این ها به لحاظ منطقی برایم قابل درک است. سخنرانی ها درباره این پدیده کردهام.
برای بیمارانم توضیح میدهم کودکانی که مورد بدرفتاری قرار میگیرند، اغلب به سختی از خانوادهی ناکارمدشان جدا میشوند، در حالی که کودکان والدین خوب و مهربان، با تعارض کمتری از آنها فاصله میگیرند.اصلا مگر یکی از وظایف والدین، قادر ساختن کودک به ترک خانه نیست؟
کم کم فهمیدم برای مرگ تبلیغ منفی زیاد شده است. گرچه شادمانی کمی در مرگ میتوان یافت، با وجود این هیولای شروری نیست که ما را به کام خویش و به جایی هولناک و غیرقابل تصور بکشاند. آموختم از مرگ اسطوره زدایی کنم، آن را همانطور ببینم که هست: یک رویداد، بخشی از زندگی، پایان احتمالات بعدی.
پائولا میگفت: "مرگ رویدادی خنثی است که ما یاد گرفتهایم رنگ ترس بر آن بزنیم."
اروین د یالوم
چقدر به دوستانم که مادرانی دوست داشتنی، مهربان و حمایت کننده داشتند، رشک میبردم و چقدر عجیب بود که آنها به مادرانشان وابسته نبودند نه دائم بهشان تلفن میزدند، نه به ملاقاتشان میرفتند، نه خوابشان را میدیدند و نه حتی بهشان فکر میکردند.
ولی من در طول روز بارها مجبور بودم فکر مادرم را از ذهنم برانم و حتی امروز که ده سال از مرگش میگذرد، اغلب پیش میآید که بیاختیار به سمت تلفن می روم تا با او تماس بگیرم. اوه همه این ها به لحاظ منطقی برایم قابل درک است. سخنرانی ها درباره این پدیده کردهام.
برای بیمارانم توضیح میدهم کودکانی که مورد بدرفتاری قرار میگیرند، اغلب به سختی از خانوادهی ناکارمدشان جدا میشوند، در حالی که کودکان والدین خوب و مهربان، با تعارض کمتری از آنها فاصله میگیرند.اصلا مگر یکی از وظایف والدین، قادر ساختن کودک به ترک خانه نیست؟
کم کم فهمیدم برای مرگ تبلیغ منفی زیاد شده است. گرچه شادمانی کمی در مرگ میتوان یافت، با وجود این هیولای شروری نیست که ما را به کام خویش و به جایی هولناک و غیرقابل تصور بکشاند. آموختم از مرگ اسطوره زدایی کنم، آن را همانطور ببینم که هست: یک رویداد، بخشی از زندگی، پایان احتمالات بعدی.
پائولا میگفت: "مرگ رویدادی خنثی است که ما یاد گرفتهایم رنگ ترس بر آن بزنیم."
همه توضیحات ...