داستان واقعی:شوهرم فلج بودو نمیتونست منو بک..ولی یروز دیدم زن عموشوداره توآشپزخونه ازپشت.بعدشم آب.شو

به جذابترین 👍کانال داستان های واقعی تلخ و شیرین فارسی وداستان های کهن فارسی خوش آمدید درکانال یوتیوب شبروقراره به داستان واقعی زندگی اشخاص و داستان های کهن فارسی مثل شاهنامه فردوسی ، هزارو یک شب،داستانهای کلیله و دمنه وداستانهای مرزبان نامه وحکایت فارسی شیرین وجدید همچون:
حکایات سعدی ، حکایات مثنوی معنوی و حکایات عبید زاکانی ، قصه های آموزنده و پند آموزبهلول دانا،داستان های فارسی ملانصرالدین
وداستان  واقعی زندگی اشخاص ،داستان های اساطیری یونان،داستانهای کهن شرقی وداستانهای مهم وفلسفی غربی و ضرب المثل های جهان ادبیات بپردازیم.
من زهره هستم داستانسرایی روخیلی دوست دارم💕 وقراره یک روز در میان ، یک داستان واقعی رودرکانال یوتیوب"شبرو"براتون منتشرکنم پس اگه به این سبک حکایت فارسی وقصه های فارسی صوتی و تصویری علاقه مندهستیدلطفادرکانال عضوشده ❤️وزنگوله 🔔روهم فعال کنید تاازجدیدترین داستانهای فارسی باخبرشوید
امیدوارم بتونیم شبهای آرام وزیباودلنشینی رابا حکایتهای
فارسی  جذاب برایتان به ارمغان آوریم با شبرو همراه باشید
=====================================
ارتباط با ما:👉👉👉[email protected]
@shabrostory
Twitter:@zohrehjan1361
______________________________________
#داستان_واقعی
#پادکست
#داستان
#حکایت
#حکایت_های_فارسی
#داستان_های_واقعی
#داستان_صوتی
#داستان_زندگی
#داستان_کوتاه
#داستان_های_واقعی_کوتاه
______________________________________
داستان
حکایت
داستان واقعی
پادکست
داستان کوتاه فارسی
داستان کوتاه
داستان صوتی
داستان عاشقانه
داستان خیانت
داستان زندگی
کتاب صوتی
داستان جنائی
رمان
شاهنامه
مولانا
رمان صوتی
داستان صوتی
بوستان