خاطره جالب شهید اصلانی
دیشب توی لایو آقای علی شریفی بودم گفتم من آقای اصلانی رو از نزدیک میشناسم . بعد یکی از دوستان گفت خوبه که دوستانی که از ایشون خاطره دارند، خاراتشون رو ضبط کنند و انتشار بدن. امروز داشتم به حاجی فکر می کردم و افسوسی که برای خودمان میخوردم، یاد یک خاطره ای افتادم که تقریبا یک سال پیش از ایشون دارم .
رفته بودن مسجد آقای اصلانی، مسجد حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف . گوشه حیاط دفتر کار ایشون بود که مردم مراجعه میکردند . یکی از آشنایانشون با یک کاغذ در دست وارد شد ....
رفته بودن مسجد آقای اصلانی، مسجد حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف . گوشه حیاط دفتر کار ایشون بود که مردم مراجعه میکردند . یکی از آشنایانشون با یک کاغذ در دست وارد شد ....
همه توضیحات ...