خانه سیاه است فیلمی مستند از فروغ فرخزاد

3,134 بازدید
بیشتر
Zand.Lotfalikhan
Zand.Lotfalikhan
خانه سیاه است یا "این خانه سیاه است" فیلم مُستندی از زندگی جُذامیان،به کارگردانی فروغ فرخزاد و تهیه کنندگی"ابراهیم گلستان"است،که ...
خانه سیاه است یا "این خانه سیاه است" فیلم مُستندی از زندگی جُذامیان،به کارگردانی فروغ فرخزاد و تهیه کنندگی"ابراهیم گلستان"است،که در پاییز 1341به سفارش "انجمن کمک به جُذامیان"ساخته شد.این فیلم در آسایشگاه جُذامیان"بابا باغی"تبریز،در حدود دوازده روز ساخته و فیلم برداری شد.شخصیت های فیلم بیماران جُذامی بودند که همگی در همان آسایشگاه زندگی می کردند.فضای فیلم،فضای غَمباری است،و نشان از سختیِ زندگی بیماران جُذامی دارد که از جامعه و خانواده تَرد شده اند.فروغ فرخزاد که دوازده روز با این بیماران زندگی کرده بود،درباره ی این فیلم می گوید:روز اول که جذامیان را دیدم،حالم خیلی بَد شد؛وحشتناک بود...جذامیان آدم هایی بودند که در جامعه با آنها خوب رفتار نشده بود!هر کس به سراغشان رفته بود،فقط عِیبشان را دیده بود،اما من،به خدا می نشستم سَرِ سُفره شان و به زخم هایشان دست می زدم؛دست به پاهایشان می زدم که جُذام انگشتان آنها را خورده است...وقتی از آنها خداحافظی کردم برایم دُعا کردند...اکنون یک سال از آن زمان می گذرد،اما آنها هنوز برایم نامه می نویسند و می خواهند عریضه شان را به وزیر بهداری بِدهم و بگویم:از برنج جذامی ها می زنند،غذا ندارند،حمام ندارند...فروغ با روح بزرگ خود،این فیلم را ساخت و مردم را با مُشکلات جذامیان آشنا کرد.با وجود برخی انتقادات اِکران فیلم در ایران و خارج از ایران بسیار موفق بود.فیلم خانه سیاه است،در زمستان سال 1342در فستیوال فیلم آلمان جایزه گرفت و تا به امروز یکی از بهترین مستند های تاریخ سینمای جهان به شمار می رود.
چند جمله از فیلم خانه سیاه است با تک گویی ابراهیم گلستان: «دنیا زشتی کم ندارد، زشتی‌های دنیا بیشتر بود، اگر آدمی بر آن‌ها دیده بسته بود. امّا آدمی چاره‌ساز است.»
جهت اطلاع:
ریاست عالیه جمعیت کمک به جذامیان را شهبانو فرح پهلوی، در چهار چوب مسئولیت‌های وی به عنوان ملکه ایران قبول کرد. جمعیت کمک به جذامیان فعالیت‌های گوناگونی در زمینه پزشکی و درمان و رفاه جذامیان بر عهده داشت و جمعیت کمک به جذامیان سال‌ها توسط عبدالحسین راجی  اداره می‌شد که در سال ۱۲۸۱ زاده شد و در تاریخ ۱۳۵۱ درگذشت. مدت کوتاهی پس از ازدواج  شهبانو فرح با محمدرضاشاه پهلوی، عبدالحسین راجی، وزیر سابق بهداری از شهبانو فرح پهلوی در خواست کرد که ریاست جمعیت کمک به جذامیان را بپذیرد. شهبانو فرح پهلوی به بازدید مرکز جذامیان تبریز یا جذام خانه بابا باغی رفت. شرایط جذامیان در آن زمان در ایران نامناسب بود. شمار کمی مرکز درمان جذام در ایران وجود داشت که توسط کشیش‌های مسیحی و راهبه‌ها اداره می‌شد. از سرتاسر ایران بیماران جذامی به حرم امام رضا می‌رفتند و برای سلامتشان دعا می‌کردند و طلب شفا می‌نمودند. از آن جا که زائران زیادی برای زیارت حرم امام رضا به مشهد می‌آمدند این بیماران از راه گدایی زندگی می‌گذراندند و در سطح شهر پخش بودند. مقامات اداره شهر سه کیلومتر دور از مشهد مرکز جذامیان به نام آسایشگاه محرابخانه ایجاد کردند. در این آسایشگاه بیش از ۹۰۰ بیمار جذامی زندگی می‌کرد و بیش از ۱۸۰ کودک سالم از مادران جذامی بدون امکانات تحصیلی زندگی می‌کردند. برای بهبود دادن به وضعیت جذامیان در ایران نخست لیستی از همه جذامیان در ایران تهیه شد. سپس پراکندگی و شماره آنان در سطح کشور بررسی شد. سازمان جهانی بهداشت پیشنهاد کرد که بیماران جذامی در محل زندگی و محیط آشنای خود درمان شوند ولی اهالی روستا یا شهرها آن را نپذیرفتند. سپس قرار بر این شد که برای بیماران جذامی شهرک بسازند و آن‌ها را در آن شهرک سکنی دهند و با کمک به آن‌ها به‌تدریج بیماران به توانند از نظر نیازهای زندگی خودکفا بشوند. با این راه حل دولت خواست که به مردم نشان دهد که بیمار جذامی مانند مردم سالم می‌تواند سازنده باشد. در سال ۱۳۴۰ شهبانو فرح پهلوی از آسایشگاه محرابخان در سه کیلومتری مشهد بازدید کرد. پس از چند سال که شهبانو فرح پهلوی از آسایشگاه محرابخان دیدن کرد در آسایشگاه ۹۰۰ بیمار جذامی با ۱۸۰ کودک سالمشان زندگی می‌کردند. روزگار جذامیان بهتر شده بود. در ساختمان اصلی جذامخانه همه وسایل مدرن و پیشرفته وجود داشت. در دستشویی هاو شیر آب‌ها با نور باز و بسته می‌شد. وحشت مردم نیز کمتر شده بودو با آکاهی‌رسانی گسترده جمعیت کمک به جذامیان مردم دریافتند که بیماری جذام سرایت نمی‌کند. شمار بیماران جذامی در کشور شناخته شده بود و در برخی بیمارستان‌ها، بیمار جذامی را بستری و درمان می‌کردند. هر چند یک بار چند جراح سویسی به ایران می‌آمدند و جراحی‌های ترمیمی و عمل پیوندهای گوناگون روی چهره و دست‌های جذامی‌ها انجام می‌شد. شهبانو فرح پهلوی دستور ساختن خانه در استان خراسان برای جذامی‌های شفایافته را داد. بدین ترتیب شهرکی در ۲۸۰ کیلومتری بجنورد به نام بهکده راجی ساخته شد. محمد رضا شاه پهلوی سی هزار هکتار از زمین‌های موجود در ۱۵۵ کیلومتری شمال غربی بجنورد برای ایجاد مرکزی برای جذامیان بهبود یافته به جمعیت کمک به جذامیان هدیه کرد. این بهکده به پاس خدمات ارزنده عبدالحسین راجی مدیر عامل فعال این جمعیت کمک به جذامیان و یکی از بنیان‌گذاران این بهکده به نام بهکده راجی نام‌گذاری گردید.
بهکده راجی در دشت گرگان، دهکده‌ای سبز و خرم و نوبنیاد بود و برای جذامیان پاک شده و درمان شده ایران ساخته شد. بهکده چون ستاره پنج پری از چند دهکده اقبالب=یه، دمدمه، سوق بالا، سوقه پایین، و بهکده مرکزی به وجود آمده بود. برای ۱۵۰۰ نفر جمعیت بهکده راجی در سال ۱۳۵۶ با هزینه‌ای بیش از ۴۰ میلیون تومان مدرن‌ترین و پیشرفته‌ترین روستای ایران ساخته شده بود. پروفسور کاریون کارشناس سازمان جهانی بهداشت پس از بازدید از بهکده گفته بود که «در یک علفزار بهشت کوچکی ساخته‌اند».

همه توضیحات ...