کربلا کربلا ما داریم می آییم فارسي عربي مترجم
قبل 30 عاما قدم الحاج أكبر شريعتي انشودته المميزة كربلا كربلا نحن قادمون وذكر فيها اسماء الشهداء الذي استشهدوا في طريق الثورة..
بعد 30 عام قام الشاب سيد حمزة موسوي بإعادة الانشودة مضيفا عليها جمل جديدة وليقول اننا نسير في نفس الدرب وبنفس الهمة وبنفس القيادة
حضر المنشدين في التسجيل..
مثل طوفان توی دشتای جنوب
مثل الطوفان في سهول الجنوب
مثل موجای تو دریا اومدن
مثلل أمواج البحر أتوا
مثل رعدی که می لرزون شب ٌ
مثل الرعد الذي يزلزل الليل
صف به صف یک روزی مردها اومدن
صفا صفا جاء الرجال يوم ما
مردهایی از جنس آب و آینه
رجال من طين الصفاء والاخلاص
مردهایی از نسل بیداری و خون
رجال من نسل الثورة والنضال
تکسوارایی که با پرچمشون
متقدمون حاملين اعلامهم
رسیدن به مرزهای سرخ جنون
للوصول الى الحدود الحمراء المجنونة
تو روزهای سخت و بی تاب زمین
في الأيام الصعبة والاراضي المظلمة
تکیه دادن به یک پیر مهربون
إلتجئوا إلى رجل عطوف كبير
عاشقی که عکسشٌ خدا گذاشت
عاشق الذي في صورته اوجدها الله
میون قاب دلای پاکشون
موجود في وسط قلوبهم الطاهرة
از قدمهاشون می لرزید تن خاک
من اقدامهم يرتجف جسد التراب
اونا که با یک اشاره اومدند
هم الذين اتوا بإشارة واحدة
تا نشینه گرد غم رو دل دوست
كي لا يجلس الهم على قلب المحب
بی نشون به قلب دشمن می زدند
بدون تحذير ضربوا قلب العدو
راهی که رفتن و ما باید بریم
نحن يجب ان نذهب في نفس طريقهم
راهی که از روی دنیا می گذره
في الطريق الذي يعبرنا من هذه الدنيا
راهی که یک پیر دریا دل میخاد
الطريق الذي يريده قلب قائدنا
راهی که از دل دریا می گذره
في الطريق الذي يعبرنا من هذه الدنيا
از همون قبیله دریا دلیم
نحن من نفس عائلة بحر القلوب
از همون حادثه سازای قدیم
من نفس الأحداث المصنوعة في القدم
حالا پشت سر تکسوارمون
الان نتقدم رجل وراء رجل
با دلی از جنس خورشید اومدیم
بقلب من نور الشمس جئنا
تیر بیداری و دانش به کمون
السهم متيقظ وقلبه عل القوس
آرشیم به قلب بیداد می زنیم
رميناهم بدون اضطراب
دست افتاد را تو دست می گیریم
نتعاضد يد في يد
اینجوری مردی را فریاد می زنیم
بهذه الطريقة نصرخ
اره این قصه ادامه دارد و
نعم لهذه القصة تتتمة
هنوزم راه نبستند به خدا
لحتى الان طريق الله لم يغلق
گوش بدین صدای آشنا میاد
اسمع هناك صوت مألوف يأتي
داره ما باز میخونه کربلا
هذا الصوت ينشد لنا كربلاء من جديد
......
عراقی با چمران جهان آرا دادیم
لقد قدمنا عراقي وشمران وجهان ارا
شیرودی، شریعت، عباس دوران دادیم
وشيرودي وشريعت وعباس دوران
نزدیک دشت عشق کربلا ما جوون ها دادیم
قرب صحراء كربلاء محل عشقنا قدمنا شبابنا
پیروان علی با حسین نوجوون ها دادیم
قدمنا شبابنا أتباع علي وحسين
ارتشی هم سپاه، بسیجی ها دادیم
قدمنا شهداء من الجيش والحرس، والبسيج
صفدری، حزب اسلامی و یاران دادیم
قدمنا صفدري ورجال الحزب الاسلام والاصدقاء
هفتاد و دو سردار هفتم تیر دادیم
72 شهيدا في سبع تير قدمنا
بهشتی، مفتح، مطهری ها دادیم
بهشتي ومفتح ومطهري
مصطفی خمینی، رجایی، باهنرها دادیم
مصطفى خميني ورجائي وباهنر
صیاد و کاظمی در ره دین و قرآن دادیم
قدمنا صياد وكاظمي في طريق الاسلام والقرآن
تهرانی مقدم برای ایران دادیم
قدمنا تهراني مقدم من اجل ايران
دهها شهریاری قشقایی احمدی روشن دادیم
قدمنا عشرات من شهرياري وقشقاي احمدي
علی محمدی رضایی به پای میهن دادیم
قدمنا علي محمد رضاي من اجل الوطن
تو دفاع از حرم تو حلب حیدریها دادیم
قدمنا الحيدريون في الدفاع عن الحرم في حلب
سردار اسکندری موسوی عسکری ها دادیم
وقدمنا الجنرال اسكندري وموسوي وعسكري
بعد 30 عام قام الشاب سيد حمزة موسوي بإعادة الانشودة مضيفا عليها جمل جديدة وليقول اننا نسير في نفس الدرب وبنفس الهمة وبنفس القيادة
حضر المنشدين في التسجيل..
مثل طوفان توی دشتای جنوب
مثل الطوفان في سهول الجنوب
مثل موجای تو دریا اومدن
مثلل أمواج البحر أتوا
مثل رعدی که می لرزون شب ٌ
مثل الرعد الذي يزلزل الليل
صف به صف یک روزی مردها اومدن
صفا صفا جاء الرجال يوم ما
مردهایی از جنس آب و آینه
رجال من طين الصفاء والاخلاص
مردهایی از نسل بیداری و خون
رجال من نسل الثورة والنضال
تکسوارایی که با پرچمشون
متقدمون حاملين اعلامهم
رسیدن به مرزهای سرخ جنون
للوصول الى الحدود الحمراء المجنونة
تو روزهای سخت و بی تاب زمین
في الأيام الصعبة والاراضي المظلمة
تکیه دادن به یک پیر مهربون
إلتجئوا إلى رجل عطوف كبير
عاشقی که عکسشٌ خدا گذاشت
عاشق الذي في صورته اوجدها الله
میون قاب دلای پاکشون
موجود في وسط قلوبهم الطاهرة
از قدمهاشون می لرزید تن خاک
من اقدامهم يرتجف جسد التراب
اونا که با یک اشاره اومدند
هم الذين اتوا بإشارة واحدة
تا نشینه گرد غم رو دل دوست
كي لا يجلس الهم على قلب المحب
بی نشون به قلب دشمن می زدند
بدون تحذير ضربوا قلب العدو
راهی که رفتن و ما باید بریم
نحن يجب ان نذهب في نفس طريقهم
راهی که از روی دنیا می گذره
في الطريق الذي يعبرنا من هذه الدنيا
راهی که یک پیر دریا دل میخاد
الطريق الذي يريده قلب قائدنا
راهی که از دل دریا می گذره
في الطريق الذي يعبرنا من هذه الدنيا
از همون قبیله دریا دلیم
نحن من نفس عائلة بحر القلوب
از همون حادثه سازای قدیم
من نفس الأحداث المصنوعة في القدم
حالا پشت سر تکسوارمون
الان نتقدم رجل وراء رجل
با دلی از جنس خورشید اومدیم
بقلب من نور الشمس جئنا
تیر بیداری و دانش به کمون
السهم متيقظ وقلبه عل القوس
آرشیم به قلب بیداد می زنیم
رميناهم بدون اضطراب
دست افتاد را تو دست می گیریم
نتعاضد يد في يد
اینجوری مردی را فریاد می زنیم
بهذه الطريقة نصرخ
اره این قصه ادامه دارد و
نعم لهذه القصة تتتمة
هنوزم راه نبستند به خدا
لحتى الان طريق الله لم يغلق
گوش بدین صدای آشنا میاد
اسمع هناك صوت مألوف يأتي
داره ما باز میخونه کربلا
هذا الصوت ينشد لنا كربلاء من جديد
......
عراقی با چمران جهان آرا دادیم
لقد قدمنا عراقي وشمران وجهان ارا
شیرودی، شریعت، عباس دوران دادیم
وشيرودي وشريعت وعباس دوران
نزدیک دشت عشق کربلا ما جوون ها دادیم
قرب صحراء كربلاء محل عشقنا قدمنا شبابنا
پیروان علی با حسین نوجوون ها دادیم
قدمنا شبابنا أتباع علي وحسين
ارتشی هم سپاه، بسیجی ها دادیم
قدمنا شهداء من الجيش والحرس، والبسيج
صفدری، حزب اسلامی و یاران دادیم
قدمنا صفدري ورجال الحزب الاسلام والاصدقاء
هفتاد و دو سردار هفتم تیر دادیم
72 شهيدا في سبع تير قدمنا
بهشتی، مفتح، مطهری ها دادیم
بهشتي ومفتح ومطهري
مصطفی خمینی، رجایی، باهنرها دادیم
مصطفى خميني ورجائي وباهنر
صیاد و کاظمی در ره دین و قرآن دادیم
قدمنا صياد وكاظمي في طريق الاسلام والقرآن
تهرانی مقدم برای ایران دادیم
قدمنا تهراني مقدم من اجل ايران
دهها شهریاری قشقایی احمدی روشن دادیم
قدمنا عشرات من شهرياري وقشقاي احمدي
علی محمدی رضایی به پای میهن دادیم
قدمنا علي محمد رضاي من اجل الوطن
تو دفاع از حرم تو حلب حیدریها دادیم
قدمنا الحيدريون في الدفاع عن الحرم في حلب
سردار اسکندری موسوی عسکری ها دادیم
وقدمنا الجنرال اسكندري وموسوي وعسكري
همه توضیحات ...