چگونه «آمریکا» جانشین «انگلیس» در قدرت جهانی شد؟ بحران کانال سوئز

329,771 بازدید
بیشتر
Deep Podcast
Deep Podcast
حمایت اختیاری از دیپ پادکست: ...
حمایت اختیاری از دیپ پادکست:
Patreon: deeppodcastiran

Instagram: Instagram: deep.podcast
Telegram Channel: Https://www.telegram.me/deeppodcast
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در سال 1956، اختلاف بر سر کانال سوئز در مصر، به یک بحران بین المللی و در نهایت جنگ منجر شد.
دو قدرت استعماری بزرگ یعنی فرانسه و بریتانیا، که رو به افول بودند، انتظار یک پیروزی آسان در مقابل مصر را داشتند.
اما مجبور به یک عقب نشینی تحقیرآمیز شدند، چون ابرقدرت های جدید جهان
کم کم داشتند قد علم میکردند.
این نشانه آشکاری بود که دوران امپریالیسم اروپا به پایان رسیده است و یک
نظم نوین جهانی، جای آن را گرفته است.
امروز کمتر به یاد می آوریم، اما وقایع سال 1956 پیامدهای بزرگی برای بریتانیا و فرانسه، جهان عرب، اسرائیل و ایالات متحده آمریکا داشت
این داستان بحران کانال سوئز است که پیامدهای آن ، روابط بین المللی را، برای دهه های بعد و تا به امروز تغییر داده است.
در سال 1869، دریانوردیِ جهان با افتتاح کانال سوئز متحول شد.
این آبراه 160 کیلومتری ساخته دست بشر از میان صحرای مصر، مسیر سفر از اروپا به آسیا رو 8000 کیلومتر کاهش میداد، چون کشتی‌ها، دیگه مجبور نبودند آفریقا رو دور بزنند.
ساخت آن که توسط دیپلمات فرانسوی فردیناند دو لسپس
(Ferdinand De Lesseps) نظارت می شد، 10 سال به طول انجامید
و به قیمت جان هزاران کارگر مصری تمام شد.
کمپانی کانال سوئز که مالک و اداره کننده این کانال بود، یک شرکت خصوصی بود. سهامداران اون سرمایه گذارانی از فرانسه، اتریش، روسیه و همچنین حاکم
(یا خِدیو) مصر، اسماعیل پاشا بود.
خدیو در سال 1875 برای پرداخت بدهی های سرسام آورش، 44 درصد از سهمش رو در کمپانی کانال سوئز  به دولت بریتانیا فروخت.
بریتانیا در اون دوران، به عنوان بزرگترین قدرت امپرالیستی و قوی ترین نیروی دریایی جهان، در ابتدا با احداث کانال سوئز مخالفت کرده بود و اون را یک تهدید بالقوه می‌دید، اما به زودی ثابت شد که این کانال بزرگترین منفعت رو برای "بریتانیا" داره: 80 درصد کشتی‌هایی که از این کانال رد میشدند، انگلیسی بودند و این کانال به یک مسیر حیاتی تبدیل شد. یک راه حیاتی به مستعمرات شرقی امپراتوری بریتانیا، خصوصا "جواهر تاج اونها" یعنی هند.
و بنابراین کنترل کامل بر کانال و همینطور امنیت مصر به یک نگرانی استراتژیک و حیاتی برای بریتانیا تبدیل شد.
در سال 1882، خشم مصری ها از مداخله اروپایی ها در کشورشان به یک
جنبش ملی گرایانه به رهبری سرهنگ احمد اورابی منجر شد. بریتانیا برای کنترل وضعیت، ارتش رو برای مداخله به مصر فرستاد.
ارتش مصر کنار گذاشته شد و مصر عملاً برای 60 سال بعد تحت استعمار بریتانیا درآومد.
کنترل بریتانیا بر کانال سوئز یک مزیت استراتژیک بزرگ در هر دو جنگ جهانی بود.
اما در پی وقایع بعد از پیروزی در جنگ جهانی دوم، امپراتوری بریتانیا رو به انحلال میرفت.
هند، پاکستان و میانمار استقلال خود را به دست آوردند.
در مالایا، کنیا و قبرس جنبش هایی علیه سلطه بریتانیا برپا شد.
مصر هم استقلال رسمی خودش رو در سال 1922 دریافت کرده بود.
اما بریتانیا به استقرار نیروهای خود در آنجا ادامه داد و بسیاری از امور کشور را اداره می کرد.
طبق قراردادی که بریتانیا با ملک فاروق در سال 1956 امضا کرد، نیروهای انگلیسی فقط میتونستند قوای نظامیشون رو در منطقه ای موسوم به منطقه کانال یا Canal Zone نگه دارند و نیروهای انگلیسی باید از بقیه مناطق مصر خارج شوند.
اما مصری ها کم کم بر ضد ملک فاروق شدند. اونها فاروق رو به خاطر ناتوانی در جلوگیری از ایجاد کشور یهودیِ اسرائیل، و همینطور شکست مصر در جنگ اعراب و اسرائیل که پس از اون اتفاق افتاد سرزنش میکردند.
آنها همچنین ملک فاروق را به خاطر اجازه دادن به انگلیسی ها برای ماندن در مصر مقصر مورد انتقاد قرار دادند.
در منطقه کانال، مردم محلی به سربازان و غیرنظامیان بریتانیایی حمله کردند.
با شورش، آتش‌سوزی و جنگ‌های مسلحانه، در نهایت انگلیس دستور مداخله نظامی رو صادر کرد.
در سال 1952، گروهی از افسران ملی گرا ارتش مصر، که به جنبش افسران آزاد معروف
بودند، دیگه نتونستند تحمل کنند.
آنها با یک کودتای نظامی قدرت را به دست گرفتند.
ملک فاروق مجبور به کناره گیری شد و برای ادامه زندگی به ایتالیا تبعید شد و یک زندگی لاکچری رو در اونجا آغاز کرد.
سال بعد حکومت مصر تبدیل به یک حکومت جمهوری شد.
سرهنگ جمال عبدالناصر به عنوان رهبر و رئیس جمهور جدید مصر ظهور کرد. یک
ناسیونالیست متعهد و کاریزماتیک عرب، مصمم به رهایی مصر از نفوذ خارجیها.
بخش دوم: جمال عبدالناصر
در دهه 1950، آمریکا و غرب وارد یک جنگ سرد تمام عیار با اتحاد جماهیر شوروی شده بودند.
یک مرز مشترک که به "پرده آهنین" معروف بود، اروپا را بین شرق کمونیستی و غرب سرمایه داری تقسیم کرد.
مصر، بزرگترین و قدرتمندترین کشور عربی، جایزه ارزشمندی برای هر کدوم از طرفین قدرت به حساب میومد. هر کدوم از طرفین سعی میکردند نفوذشون رو در مصر بیشتر کنند و از نفوذ طرف مقابل جلوگیری کنند.
اما رئیس جمهور ناصر به کدام سمت خواهد رفت؟
دوایت دی. آیزنهاور، رئیس جمهور ایالات متحده، تلاش میکرد جمال عبدالناصر رو به دست بیاره، اما وقتی ناصر از آمریکا درخواست خرید یک محموله بزرگ اسلحه رو کرد، آیزنهاور نتونست درخواستش رو قبول کنه. از این تسلیحات، به احتمال زیاد علیه اسرائیل قرار بود استفاده بشه، اسرائیلی که حامیان زیادی در ایلات متحده داشت.
در عوض، ایالات متحده و بریتانیا پیشنهاد کردند که برای ساخت سد اسوان که محور
برنامه اصلی ناصر برای مدرن کردن اقتصاد مصر بود، کمک مالی کنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
https://www.bbc.co.uk/history/british...

همه توضیحات ...