محمد باقر قحطان - سيد محمد الحسيني - معظم علي ميرزا | وعدنا سنوي (حصرياً) |٢٠٢٢

Samawat سماوات
Samawat سماوات
1.1 میلیون بار بازدید - 2 سال پیش - للإستماع على المنصات الصوتية على
للإستماع على المنصات الصوتية على الرابط التالي
http://l.bayat.me/QpmJRcoO

يرجى الاشتراك وتفعيل الجرس لكي يصلك كل ماهو جديد
http://l.bayat.me/samawat-sub

بابا من دارم میرم

این پول را بگیر رفتی حرم بنداز تو ضریح

و برای مادر بزرگ مریضت دعا کن کہ خوب بشہ

و سلام ما را برسان

مواظب خودت باش، خدا نگہدار

•••••••••••••••••••
ای آقای من یا حسین

بر قلب من حك شده است يا حسين

در رگ‌های من

دریای عشق تو می‌جوشد

زندگی ما از توست

نور چشمانم از توست

این نفس‌های من نیز

از وجود عشق توست

خادم تو هستم و این افتخار من است

تمام عمر

این خادمی برای من شرافت است

پدر و مادرم از کودکی

مرا نذر تو کرده‌اند

دست من را بگیر که مولا تویی


‎پیر و جوون و مرد و زن، یاحسين

‎برا زیارت اومدن، یاحسین

‎همه به سمت یه وطن، حسین حسین حسین

‎همه به سمت یه وطن، حسین حسین حسین

ای طبیب دل و جان

ای معنای ایمان

بدون عشق تو جان مان خالی است

کربلا می‌آییم

با دست‌های خالی

و اگر تو سخاوتمندی نکنی، قحط‌سالی می‌شود

اگر کسی به دنبال سرچشمه‌ای غیر از امام حسین(ع) است نخواهد یافت

کربلایت برای جان، همچون هوایی در نفس تنگی است

میلیون‌ها نفر سمت تو آمده‌اند و شیدای تو گشته‌اند

و با صدایی دل‌سوز صدا می‌زنند که به خدا قسم ای حسین(ع) تو را رها نمی‌کنیم

عاشقی تو این راه، داره معنا میشه

خدمتِ به زائر تو روزی ما ميشه

آروم آروم انگار، بغض ما وا میشه

لحظه‌ای که نور گنبد تو پیدا میشه

ای پدر حضرت سکینه(س)

ای آنکه مارا می‌شناسی

زندگی و ممات ما در خدمت کردن به تو است

این قلب است که به پا می‌کند

هزاران موکب را

و زائرین همانند خون برای این قلب هستند

به هر موکب رسید آقا نسیم کربلای تو

ملائک هم از اون بالا میان پایینِ پای تو


در غم تو

اشک می‌ریزم

برای زیارت

مشتاقم

دوباره دعوت کن

من را آقا

دوباره کرم کن

ای مولای من

در اربعین‌ت صدا می‌زنيم

که راحتی ما در خستگیِ خدمت به توست

مانند حبيب بن مظاهر كه عشق تو را ثابت كرد و بر مصايب تو گريست

اي حبيب!

اين خادمي را به نيابت از او از ما قبول كن

و بدان که هرکدام از ما آرزوی مرگ در راه او را داریم

‎پناه دنیا حسین، مولا حسین

‎این آخرِ عشقه

‎مسیر نور و ببین، هر اربعین

‎این لشکرِ عشقه

از روز ازل خادم تو هستم

و تا آخر می‌مانم

گدای درگاه توام یا حسین

عاشقی تو این راه، داره معنا میشه

خدمتِ به زائر تو روزی ما میشه

اي حبيب !

اين خادمي را به نيابت از او از ما قبول كن

و بدان که هرکدام از ما آرزوی مرگ در راه او را داریم

Father, I am going

Take this money with you and put it into the shrine

And pray for you I'll grandmother

And send the Imam our salam

Take car of yourself, may God be with you

••••••••••••
O my master Hussain

‏On my heart it is written Hussain

‏In my veins flow

‏The ocean of your love

‏My life is from you

‏You are the light of my eyes

‏It is from your love

‏Every breath I take

‏I am a servant for you and proud

‏all my life

‏ this honor my master

my mother and father

have made an oath

For my hands to  hold your flag

The old and the young, men and women, O Hussain

Have come for ziyarah, O Hussain

They are all heading toward their homeland, Hussain

They are all heading toward their homeland, Hussain


‏You are the healer of my soul

‏O pillar of faith

‏Without your love my world is empty

‏To come Karbala comes

‏The world as a beggar

‏If not for your generosity, the world would fall in drought

Whoever turns his eyes away from Hussain will not find anything

Your karbala is in our soul, and his love is the  air in suffocation

Millions came to you out of ardore for your love declared

With passion By Allah we will not leave you O Hussain,

Love finds its meaning in this path

The honor to serve your visitors has been bestowed upon us

Slowly it seems that our tears will stream

The moment the light of your dome appears

O father of Sakinah (s)

Who you know us

We live and die with servitude

the heart beats

in a thousand mawkibs

Where the visitors are it's lifeblood

When the breeze reached the mawkib from your Karbala

The angels also ascended from the skies, to kneel at your feet

‏In your sorrow

‏I weep

‏To visit you

‏I am eager

‏Call me once more

‏O my master

‏Have mercy

‏O my master
•‎
In your 40th we wailed

While hardship for you eased us

As Habib writes the events in his book and cries for your calamity

O Habib we say

On his behalf accept it

And tell him each one of us wishes To die at his door

You are a refuge to the world, O Master Hussain

This is the ultimate degree of love

Look at the trail of lights during each Arbaeen hello

This is the army of love

‏I have been your servant since the beginning of time

‏And I shall remain

‏Your servant, O Hussain

Love finds its meaning in this path

The honor to serve your visitors has been bestowed upon us

O Habib we say

On his behalf accept it

And tell him each one of us wishes To die at his door
2 سال پیش در تاریخ 1401/06/23 منتشر شده است.
1,112,982 بـار بازدید شده
... بیشتر