از خودم بدم میاد-رامش-سالِ ۱۳۵۱-به همراهِ توضیحاتِ صفحه

آرشیو صفحه‌های ایران
آرشیو صفحه‌های ایران
از خودم بدم میاد-رامش-سالِ ۱۳۵۱شعر: شهیار قنبریآهنگ: فریبرز لاچینیخواننده: رامشناشر: آپولون✅حمایت از این کا ...
از خودم بدم میاد-رامش-سالِ ۱۳۵۱
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: فریبرز لاچینی
خواننده: رامش
ناشر: آپولون
✅حمایت از این کانال(لایک، کامنت،سابسکرایب و به اشتراک‌گذاری) کمکی‌ست به حفظِ گنجینه‌ای از تاریخِ معاصرِ ایران✅
Label:  آپولون – none
Format:  Vinyl, 7", 45 RPM
Country:  Iran
Released:  1973
   Matrix / Runout (Side A): none
   Matrix / Runout (Side B): none
❌(برای دسترسی به دسته‌بندی‌صفحات، لطفا به پلی‌لیستِ کانال مراجعه نمایید)❌
==================================================
✅کانالِ  آرشیو صفحه گرامافون‌های ایران، تلاشی‌ست برای جمع‌آوری و طبقه‌بندی صفحه‌های ضبط شده در ایران✅
==================================================
Instagram: PersianGRD
==================================================
آرشیوِ صفحات طبقه‌بندی شده بر اساس کمپانی ناشر
https://www.seevid.ir/api/yid/PersianGRD/p...
==================================================
آرشیوِ صفحات طبقه‌بندی شده بر اساس سال انتشار
https://www.seevid.ir/api/yid/PersianGRD/p...
==================================================
آرشیوِ صفحات طبقه‌بندی شده بر اساس آهنگساز
https://www.seevid.ir/api/yid/PersianGRD/p...
==================================================
✳️متن ترانه✳️
نمی‌بینم دیگه هیچ کس برای غربت چلچله ها گریه کنه
نمی‌بینم که دیگه چشم کســـــی واسه تنهایی ما گریه کنه
چشم من مثل قدیم ها نمی‌خواد مثل ابرهای سیاه گریه کنه
دیگه کم کم از خودم بدم میآد
تن پوسیده م و مرگم نمی‌خواد
میون این همه سایه، سایه ی من دیگه مرده
آخه تنهایی کهنه، خورشید رو از اینجا برده
لب من شهر سکوته، تو تنم زندگی مرده
دستی از اونور ابرها، اومده سایه ام رو برده
دیگه کم کم از خودم بدم می آد
تن پوسیده م و مرگم نمی‌خواد
دیگه دردم به سراغم نمیآد
خاک سرد تنم و پس می‌زنه
کسی که صداش به ابرها می‌رسید
مرده اما یاد گنگ اش با منه
چشم خشکیده من کاش می دونست
حالا وقت خوب گریه کردنه
دیگه کم کم از خودم بدم میآد
تن پوسیده‌م و مرگم نمی‌خواد
همه شعری که خوندم، قصه تنها شدن بود
قصه رفتن و رفتن، قصه رها شدن بود
قصه مرگ یه قصه، بغض بی صدا شدن بود
قصه ی دوری و دوری، از شما جدا شدن بود
دیگه کم کم از خودم بدم میآد
تن پوسیده م و مرگم نمی‌خواد
================================================
: حمایت از ما برای امکانِ تهیه‌ی آثار و تبدیلِ با کیفیتِ آن‌ها
❇️https://hamibash.com/PersianGRD
❇️https://www.buymeacoffee.com/PersianGRD
================================================
✅کانالِ  آرشیو صفحه گرامافون‌های ایران، تلاشی‌ست برای جمع‌آوری و طبقه‌بندی صفحه‌های ضبط شده در ایران✅
Instagram: PersianGRD

همه توضیحات ...