سی سوتی و ایراد ذره بینی فیلم تایتانیک در 4 دقیقه
#سوتی#فیلم#تایتانیک
تایتانیک فیلمی حماسی-عاشقانه و فاجعهای به نویسندگی و کارگردانی جیمز کامرون در سال ۱۹۹۷، از کمپانیهای پارامونت پیکچرز و فاکس قرن بیستم است. داستان فیلم، دربارهٔ غرق شدن تایتانیک، بزرگترین کشتی دوران خود در سال ۱۹۱۲ است. فیلمنامهٔ تایتانیک، آمیزهای از واقعیت و افسانه است. برخی شخصیتهای این فیلم در کشتی تایتانیک حضور نداشتهاند. همچنین برخی صحنههای به تصویر کشیده شده در فیلم نیز وجود خارجی ندارند.
تایتانیک نامزد دریافت ۱۴ جایزهٔ اسکار بود و در پایان، توانست به همراه بن هور و ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه برندهٔ ۱۱ جایزهٔ اسکار شود. از نظر فروش نیز این فیلم یک پدیده بود و در سال ۱۹۹۷ با ۱٫۸۵ میلیارد دلار، پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای جهان در زمان خود شد. در ۱۴ آوریل ۲۰۱۲ یک نسخه سه بعدی از تایتانیک به مناسبت بزرگداشت صدمین سالگرد غرق شدن کشتی تایتانیک منتشر شد که باعث شد ۳۴۳٫۶ میلیون دلار دیگر در کشورهای دیگر بدست آورد. در سال ۲۰۱۷، این فیلم برای بیستمین سالگرد خود مجدداً اکران شد و در فهرست ملی ثبت فیلم ایالات متحده ثبت شد و حدوداً نیم میلیون دلار در داخل آمریکا بدست آورد و نهایتاً در سراسر جهان به فروشی بیش از ۲٬۱۹۴ میلیارد دلار برسد و آن را به دومین فیلمی تبدیل کرد که بیش از ۲ میلیارد دلار در سراسر جهان (بعد از آواتار) فروش داشتهاست. در حال حاضر این فیلم بعد از انتقام جویان: پایان بازی و آواتار با فروش جهانی بالغ بر ۲ میلیارد دلار، سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان است.
یک جویندهٔ گنج به نام «بروک سوت» که به دنبال الماس مشهوری به نام قلب اقیانوس در بقایای کشتی غرق شده تایتانیک است، صندوقچهای در کشتی پیدا میکند که در آن نقاشی از چهره زنی جوان با الماسی بر گردن به چشم میخورد. پس از نمایش نقاشی در یک برنامه تلویزیونی، خانم پیری به اسم «رز دوویت بوکیتر» ادعا میکند که همان زن نقاشی است. او را به محل غرق کشتی میبرند تا به جستجوگران کمک کند جای الماس را پیدا کنند، اما به جای این کار او داستان غرق شدن کشتی تایتانیک را برای همه آنگونه که خود از نزدیک دیدهاست، بازگو میکند.
رز دوویت بوکیتر ۱۷ ساله و ثروتمند تصمیم میگیرد با کشتی به آمریکا برود و در آنجا با «کال هاکلی» ازدواج کند. مادرش او را مجبور کرده تا به این ازدواج تن در دهد. آنها سوار کشتی تایتانیک میشوند و کشتی حرکت میکند. یک شب رز تصمیم میگیرد تا از بالای کشتی خودش را در آب بیندازد. اما مسافر فقیر و جوانی به اسم «جک داوسون» که کارش نقاشی است، او را نجات میدهد. «جک داوسون» همراه با دوستش بلیط تایتانیک را در بازی پوکر بردهاند. آنها به تدریج بیشتر با هم آشنا میشوند و این آشنایی منجر به عشقی عمیق بین آن دو میشود.
هاکلی و مادر رز میکوشند تا آنها را از هم جدا نگه دارند. خدمتکار هاکلی به دستور او گردنبند الماسی را که هاکلی به رز هدیه داده را در جیب جک میگذارند و افسران کشتی به جرم دزدی به او در طبقه پایین کشتی به لوله دستبند میزنند. کشتی به یک کوه یخ شناور برخورد کرده و شروع به غرق شدن میکند و همه خدمه و مسافرین کشتی در تلاشند تا راه نجاتی برای خود بیابند. ابتدا زنها و بچهها را در قایقها میگذارند و نجات میدهند. در این بین در طبقهٔ زیرین که جک در آنجا زندانی است رز تبر بزرگی برمیدارد و دستبند جک را میشکند و با هم به سمت بالا میروند. توماس اندروز به رز جلیقه نجات میدهد و افسران رز را به قایق میبرند اما او پیش جک برمیگردد. مادر رز با قایق نجات پیدا میکند و هاکلی هم کودکی را بغل میگیرد و به قایق میرود و نجات مییابد.
کشتی کمکم غرق میشود و تعداد زیادی از مسافران روی آب میمانند و یخ میزنند جک رز را بر روی قطعه چوبی میگذارد و از رز قول میگیرد که زنده بماند. قایقها دوباره برمی گردند تا کسانی را که زنده ماندهاند نجات دهند ولی فقط رز زنده بود و نجات یافت به این ترتیب جک برای زنده ماندن رز یخ میزند و میمیرد. پس از ۸۴ سال الماس دست رز است و آن را در دریا میاندازد. همان شب رز در تخت خواب خود میخوابد و خواب میبیند این بار تایتانیک میزبان جشن پیوند این دو دلدادهاست. آن هم با شکوه تمام و در میان کف زدن حضاری که هیچ رشک و کینه و ترسی از زمان حیات شان در تایتانیک با خود ندارند؛ گویی در آخر عشق پیروز است و قسمت همین بود که سرانجام این دو عاشق پس از مرگ به هم برسند و جاودانه شوند.
تایتانیک فیلمی حماسی-عاشقانه و فاجعهای به نویسندگی و کارگردانی جیمز کامرون در سال ۱۹۹۷، از کمپانیهای پارامونت پیکچرز و فاکس قرن بیستم است. داستان فیلم، دربارهٔ غرق شدن تایتانیک، بزرگترین کشتی دوران خود در سال ۱۹۱۲ است. فیلمنامهٔ تایتانیک، آمیزهای از واقعیت و افسانه است. برخی شخصیتهای این فیلم در کشتی تایتانیک حضور نداشتهاند. همچنین برخی صحنههای به تصویر کشیده شده در فیلم نیز وجود خارجی ندارند.
تایتانیک نامزد دریافت ۱۴ جایزهٔ اسکار بود و در پایان، توانست به همراه بن هور و ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه برندهٔ ۱۱ جایزهٔ اسکار شود. از نظر فروش نیز این فیلم یک پدیده بود و در سال ۱۹۹۷ با ۱٫۸۵ میلیارد دلار، پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای جهان در زمان خود شد. در ۱۴ آوریل ۲۰۱۲ یک نسخه سه بعدی از تایتانیک به مناسبت بزرگداشت صدمین سالگرد غرق شدن کشتی تایتانیک منتشر شد که باعث شد ۳۴۳٫۶ میلیون دلار دیگر در کشورهای دیگر بدست آورد. در سال ۲۰۱۷، این فیلم برای بیستمین سالگرد خود مجدداً اکران شد و در فهرست ملی ثبت فیلم ایالات متحده ثبت شد و حدوداً نیم میلیون دلار در داخل آمریکا بدست آورد و نهایتاً در سراسر جهان به فروشی بیش از ۲٬۱۹۴ میلیارد دلار برسد و آن را به دومین فیلمی تبدیل کرد که بیش از ۲ میلیارد دلار در سراسر جهان (بعد از آواتار) فروش داشتهاست. در حال حاضر این فیلم بعد از انتقام جویان: پایان بازی و آواتار با فروش جهانی بالغ بر ۲ میلیارد دلار، سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان است.
یک جویندهٔ گنج به نام «بروک سوت» که به دنبال الماس مشهوری به نام قلب اقیانوس در بقایای کشتی غرق شده تایتانیک است، صندوقچهای در کشتی پیدا میکند که در آن نقاشی از چهره زنی جوان با الماسی بر گردن به چشم میخورد. پس از نمایش نقاشی در یک برنامه تلویزیونی، خانم پیری به اسم «رز دوویت بوکیتر» ادعا میکند که همان زن نقاشی است. او را به محل غرق کشتی میبرند تا به جستجوگران کمک کند جای الماس را پیدا کنند، اما به جای این کار او داستان غرق شدن کشتی تایتانیک را برای همه آنگونه که خود از نزدیک دیدهاست، بازگو میکند.
رز دوویت بوکیتر ۱۷ ساله و ثروتمند تصمیم میگیرد با کشتی به آمریکا برود و در آنجا با «کال هاکلی» ازدواج کند. مادرش او را مجبور کرده تا به این ازدواج تن در دهد. آنها سوار کشتی تایتانیک میشوند و کشتی حرکت میکند. یک شب رز تصمیم میگیرد تا از بالای کشتی خودش را در آب بیندازد. اما مسافر فقیر و جوانی به اسم «جک داوسون» که کارش نقاشی است، او را نجات میدهد. «جک داوسون» همراه با دوستش بلیط تایتانیک را در بازی پوکر بردهاند. آنها به تدریج بیشتر با هم آشنا میشوند و این آشنایی منجر به عشقی عمیق بین آن دو میشود.
هاکلی و مادر رز میکوشند تا آنها را از هم جدا نگه دارند. خدمتکار هاکلی به دستور او گردنبند الماسی را که هاکلی به رز هدیه داده را در جیب جک میگذارند و افسران کشتی به جرم دزدی به او در طبقه پایین کشتی به لوله دستبند میزنند. کشتی به یک کوه یخ شناور برخورد کرده و شروع به غرق شدن میکند و همه خدمه و مسافرین کشتی در تلاشند تا راه نجاتی برای خود بیابند. ابتدا زنها و بچهها را در قایقها میگذارند و نجات میدهند. در این بین در طبقهٔ زیرین که جک در آنجا زندانی است رز تبر بزرگی برمیدارد و دستبند جک را میشکند و با هم به سمت بالا میروند. توماس اندروز به رز جلیقه نجات میدهد و افسران رز را به قایق میبرند اما او پیش جک برمیگردد. مادر رز با قایق نجات پیدا میکند و هاکلی هم کودکی را بغل میگیرد و به قایق میرود و نجات مییابد.
کشتی کمکم غرق میشود و تعداد زیادی از مسافران روی آب میمانند و یخ میزنند جک رز را بر روی قطعه چوبی میگذارد و از رز قول میگیرد که زنده بماند. قایقها دوباره برمی گردند تا کسانی را که زنده ماندهاند نجات دهند ولی فقط رز زنده بود و نجات یافت به این ترتیب جک برای زنده ماندن رز یخ میزند و میمیرد. پس از ۸۴ سال الماس دست رز است و آن را در دریا میاندازد. همان شب رز در تخت خواب خود میخوابد و خواب میبیند این بار تایتانیک میزبان جشن پیوند این دو دلدادهاست. آن هم با شکوه تمام و در میان کف زدن حضاری که هیچ رشک و کینه و ترسی از زمان حیات شان در تایتانیک با خود ندارند؛ گویی در آخر عشق پیروز است و قسمت همین بود که سرانجام این دو عاشق پس از مرگ به هم برسند و جاودانه شوند.
همه توضیحات ...