نقد و بررسی سریال "see" (دیدن)

IMDB IRN
IMDB IRN
اپل به امید برداشتن سهم خود از بازار داغ سیستم‌های پخش، Apple TV Plus را راه‌‌اندازی و چندین سریال و برنامه‌ی انحصاری پر هزینه‌ ...
اپل به امید برداشتن سهم خود از بازار داغ سیستم‌های پخش، Apple TV Plus را راه‌‌اندازی و چندین سریال و برنامه‌ی انحصاری پر هزینه‌ را برای محکم گذاشتن قدم اول و معرفی هرچه بیشتر این سیستم پخش به مردم، منتشر کرد. سریال See (دیدن) یکی از پرچمداران این سرویس پخش است که با امید‌های فراوان و هزینه‌ی هنگفت پانزده میلیون دلار بودجه برای هر قسمت ساخته شد تا به چهره‌ی +Apple TV تبدیل شود، اما درنهایت نتوانست آنچنان رضایت منتقدین و بینندگان را جلب کند. سوالی که دراین‌میان مطرح می‌شود این است که سریال ‌See چطور نتوانست با بهره‌مندی از فیلم‌نامه‌ای با ایده‌های جدید و جذاب، بازی چهره‌‌ی شناخته شده‌ای همچون جیسون موموآ (Jason Momoa) در نقش شخصیت اصلی، چنگ زدن به ژانر فانتزی که به‌لطف آثاری همچون Game of Thrones و The Witcher این روزها حرف اول را از نظر محبوبیت در آثار تلویزیونی می‌زند و بودجه‌ی سرسام آور خود به جایگاهی که اپل برای آن هدف گرفته بود برسد و نتواند انتظارات را برآورده
کند؛ پاسخ این سؤال را باید در ابعاد مختلف این سریال، به‌خصوص در دنیاسازی و شخصیت پردازی آن، جست‌وجو کرد.
--------------------------------
داستان See در آینده‌ای دور جریان دارد که طی آن ویروسی کشنده جمعیت زمین را به کمتر از دو میلیون نفر کاهش داده و تمام بازماندگان از نظر بینایی دچار معلولیت هستند و نابینایی خود را به‌صورت ژنتیکی به فرزندان خود منتقل می‌کنند. در این دنیای عاری از بینایی، تمدن اولین چیزی است که سقوط می‌کند و دانش و تکنولوژی درست در پس آن از جامعه رخت می‌بندند. انسان‌ها برای زنده ماندن در چنین دنیایی چاره‌ای جز سازگار کردن خود با طبعیت جدیدشان ندارند، پس طی قرن‌ها اقدام به ساخت راه‌های ارتباطی و تعیین قوانین و ارزش‌های انسانی جدید می‌کنند و روزگار خود را به‌صورت زندگی قبیله‌ای می‌گذرانند. در این دنیای جدید، بزرگ‌ترین گناه و کفر بینایی است؛ افرادی که از توانایی دیدن بهره‌مند باشند،‌ به جرم جادوگری دست‌گیر و آتش زده می‌شوند.

قهرمان این داستان، بابا واس، با بازی جیسون موموآ، فرمانده‌ی یکی از قبیله‌های باستانی این دنیای جدید است که با زنی به نام ماگرا، با بازی هرا هلمار (Hera Hilmar)، که گذشته‌ای مبهم و مرموز را به‌دنبال خود می‌کشد، ازدواج کرده و تصمیم دارد فرزندان در راه وی را به فرزند خواندگی قبول کند. پدر واقعی بچه‌های ماگرا، جرلامارل، با بازی جاشوا هنری (Joshua Henry)، نام دارد؛ جرلامارل به‌لطف جهشی ژنتیکی توانایی بینایی را به‌دست آورده و توانسته است بخش اعظمی از دانش گذشتگان را بیاموزد. فرزندان جرلامارل همچون خود او از قوه‌ی بینایی برخوردار هستند و همین مسئله باعث می‌شود درست مثل پدرشان تحت تعقیب نیروهای دولت محلی سلسله‌ی کین قرار بگیرند. بابا واس مصمم است از همسر و فرزند خوانده‌هایش تا پای جان محافظت کند، اما برملا شدن برخی اسرار به‌طور کلی مسیر زندگی ایشان را عوض می‌کند و حالا بابا واس و خانواده‌اش ضمن جنگیدن برای زندگیشان، راهی سفری طولانی و خطرناک برای یافتن حقیقت می‌شوند.

-------------------------
اولین مسئله‌ که بیننده را به سریال See جذب می‌کند،‌ نوید ارائه‌ی دیدی جدید و جذاب از ایده‌‌‌ای کمتر پردازش شده است؛ کمتر کسی می‌تواند در مقابل سریالی فانتزی درباره‌ی نسلی از انسان‌ها که تماما نابینا هستند، مقاومت کند. سریال کار خود را قوی آغاز می‌کند و کم و بیش با قسمت اول می‌تواند نظر بینندگان را به سوی خود جلب کند؛ فضاسازی پسا آخر الزمانی نسبتا متفاوت سریال، سؤال‌های متعدد مطرح شده در این قسمت، سبک زندگی و تعامل شخصیت‌ها و رزم آرایی جذاب این قسمت را به قدم اولی کم و بیش محکم برای سریال بدل می‌کند، اما نکته اینجا است که هرچه بیشتر در سریال پیش می‌رویم، عملکرد آن به نسبت ضعیف‌تر می‌شود و بسیاری از پتانسیل‌های خوب داستان و دنیای اثر یا هدر می‌روند، یا بلااستفاده در گوشه‌ای رها می‌شوند.

See بارها در خلاف جهت منطق و دنیایی که خود در مرحله‌ی اول به بیننده نشان داده، قدم می‌گذارد
سریال See تمام بنیان خود را بر پایه‌ی پاسخ به این سؤال می‌گذارد که در دنیایی که انسان‌ها دیگر قوه‌ی بینایی ندارند، چه اتفاقی می‌افتد. این ایده‌ی اولیه که حاصل ذهن خلاق استیون نایت (Steven Knight)، نویسنده‌ و تهیه کننده‌ی سریال محبوب Peaky Blinders است، از همان ابتدا بینندگان را به خود جذب می‌کند و نویدهای زیادی را در ارائه‌ی دنیاسازی میخ‌کوب کننده به ایشان می‌دهد. در عمل اما See بارها در خلاف جهت منطق و دنیایی که خود در مرحله‌ی اول به بیننده نشان داده، قدم می‌گذارد. در قسمت اول این سریال شاهد این هستیم که مردم قبیله‌ی آلکانی برای جابه‌جایی در دهکده‌ی خود از طناب‌هایی استفاده می‌کنند که در فضای بین خانه‌ها نصب شده است، افراد با صداسازی و تولید آواهای خاص مکان خود را به یکدیگر نشان می‌دهند و با هم ارتباط برقرار می‌کنند، مبارزان در میدان نبرد با استفاده از عصا و شلاق‌هایی بلند یا با تکان دادن سلاحشان مسیر را پیدا می‌کنند، افرادی وجود دارند که از حس شنوایی یا بویایی قوی‌تری نسبت به دیگران بهره مندند و کم و بیش حتی بهترین جنگاوران در جهت یابی و نبرد دچار خطا می‌شوند؛ به جرئت می‌توان گفت که دنیاسازی در فیلم‌نامه‌ی این اثر کم و بیش قابل قبول انجام گرفته است، اما دیری نمی‌پاید که سریال به شما یادآوری می‌کند که نباید انتظار بالایی داشته باشید و اگر می‌خواهید از ماجراهای بابا واس و فرزندانش لذت ببرید، باید از سخت گیری خود بکاهید و چشم خود را به موارد متعددی ببندید.

همه توضیحات ...